در زمانی که ما زندگی میکنیم اکثر ماشین ها بسیار خوب ساخته شده اند، و بسیاری نیز عالی هستند. روزگار ماشین هایی که هنگام رانندگی به لرزه و صدا میافتادند، و پیچ رادیوشان در دستتان جا میماند و بخش هاییی از موتور شان گم میشد به نظر میرسد پشت سر گذاشته ایم. اما با جمع کردن لیست 10 بدترین خودروی قرن 20ام، با مرور 100 سالی که خودروها و خودرو سازان هنوز در تلاش برای پیدا کردن جایگاه خود بودند و آمریکایی ها از آنچه به عنوان چهار چرخه با موتور ساخته بودند، نا امید و در مانده بودند، شما به ارزش حیرت انگیز انتخابها هایی که لایق عنوان ماشین افتضاح هستند پی خواهید برد. شما باید به نحوی از سال های اولیه چشم پوشی کنید، چون در آن زمان هر خودرویی در جاده یک آزمایش به حساب میامد و هر خریداری یک موش آزمایشگاهی! اما پیش از پایان یافتن دهه 50 میلادی، ماشین ها باید خیلی خوب ساخته میشدند. اما با نگاهی به لیست در میابید که یک سوم از خودروها فقط از این دهه میباشند. یک سوم دیگر از دهه 80، که از بسیاری جهات دهه ای بسیاربد بود، واکثرا ماشین های آمریکایی هستند. همانطوری که از دوران اتومبیل میگذریم و به زمانه حمل و نقل فوق سریع با Hyperloop و خودروهای پرنده میرسیم،ارزشش را دارد که به یاد بیاوریم بعضی از ماشین ها چقدر میتوانستند افتضاح باشند.
شماره 10: دوج La Femme
در سال 1955 دوج La Femme از دل دوج Royal Lancer متولد شد، در واقع هر دو یک خودرو بودند، اما پکیج La Femme شامل رنگ آمیزی سفید و صورتی بدنه، صندلی های صورتی نقش دار (که در زمان کوتاهی پاره میشدند)، شنل، کلاه و چتر برای مواقع بارانی ( در ده 50 میلادی خانمها از خیس شدن زیر باران متنفر بودند)، و یک کیف زنانه هماهنگ با ظاهر خودرو پر شده از یک آینه جمع و جور، فندک و ماتیک. این ماشین به قولی "جلف" حتی برای دهه 50 دوام نیاورد، La Femme فقط برای دوسال تولید شد.
شماره 9 : جگوار XJ220
جگوار XJ220 بیچاره فقط به این دلیل در این لیست قراردارد که در ابتدا بسیار امید بخش، متعهد و جذاب ظاهر شد و بعد مردم را حتی بدتر از پیش درآمد جنگ ستارگان ناامید کرد. یک گروه از طراحان زیرزمینی بدون داشتن هیچ نوع اطلاعاتی از خریداران اقدام به طراحی آن میکنند. وقتی که در سال 1998 به عنوان یک خودروی مفهومیمعرفی شد، مردم دیوانه وار عاشقش شدند. XJ220 یک موتور 12 سیلندر خورجینی، سیستم چهار چرخ محرک و چهار چرخ فرمان پذیر ( در سال 1980!)، و نشانه یک ابر خودرو، یعنی درهای بازشونده رو به بالای قیچی وار. برچسب قیمت آن نیم ملیون دلار بود، اما افرادی که آن مقدار پول در اختیار داشتند باید حدود 100000 دلار برای رزرو آن پرداخت میکردند. خریداران XJ220 احتمالا همچنین پول کافی برای خرید یک سرگرمیجدید برای وقت گذرانی خود داشتند، چون در واقع XJ220 تا سال 1992 تولید نشد، و این یک نا امیدی بزرگ در میان خریدارانش بود. به لطف قوانین کنترل آلایندگی، موتور XJ220 به یک موتور شش سیلندر تغییر کرد. همانند خودروهای قدرتی قدیمیتبدیل به دیفرانسیل عقب شد، و غیر قابل بخشش ترین مورد درهایش بودند که به صورت عادی باز میشدند. همانطور که انتظار میرفت، افرادی که چهار سال قبل مبلغی 6 رقمیبرای رزرو XJ220 پرداخت کرده بودند حالا از تحویل گرفتن آن امتناع میکردند، و در طی یک حرکت پرهزینه، جگوار خریداران فوق را به دلیل نقض قرارداد تحت تعقیب قرارداد.
شماره 8 : Edsel
هیچ لیست خودروهای افتضاحی وجود ندارد که بدون حضور Edsel تکمیل شود. حتی افرادی که عاشقش هستند از آن متنفرند. به گفته کلوپ مالکان edsel " نام Edsel مترادف با فاجعه و شکست شده است." به گفته مجله معتبر Time " منتقدان فرهنگی شکست edsel را پیشبینی کرده بودند چون جلو پنجره عمودی آن edsel را شبیه یک انسان اخمو کرده بود. به جز مجله time حتی new York times نیز گفته بود که ماشین "مترادف شده است با ضمختی، ایده های بد که مدت زمان نه چندان طولانی در سال 1957 معرفی نشده بودند." چه چیزی باعث این همه مصیبت شده بود؟ فورد چنان Edsel را گنده کرده بود مثل اینکه آنها ابرقدرت هایی دارند که میتوانند به جنگ سرد پایان بدهند و دختران جذاب را برای جشن در همان روز یکجا جمع کنن، ولی مردم خیلی سریع فهمیدند که Edsel ها چیزی بیش از مرکوری مردان بیچاره نیست. شایعاتی در مورد اینکه خودروهای ساخته شده به همراه یادداشتی به فروشندگان ارسال میشد مبنی بر اینکه برخی از قطعات مونتاژ نشده اند، اما نمایندگی میتواند ماشین را در چند مرحله ساده تکمیل کند! فورد پول خیلی زیادی را داخل این سطل طعمه ماهی ریخت طوری که Edsel به عنوان یک شکست برجسته به کارش پایان داد.
شماره 7: کادیلاک Cimarron
یکی دیگر از انتخابهای برجسته برای لیست ماشین های افتضاح قرن، کادیلاک Cimarron است.این بار نام لوکس کادیلاک در حال از دست دادن درخش خود در اوایل دهه 80 میلادی بود.بنابراین به تن کردن لباس کادیلاک به تن یک شورولت cavalier،کمیکشیده تر کردنش و دو برابر کردن قیمت آن به نظر جنرال موتورز ایده خوبی به نظر آمد. حالا شورلت cavalier که هیج وقت خودروی عالی نبوده، هیچ وقت هم چنین وانمود نکرده بود. تا زمانی که تبدیل به کادیلاک Cimarron شد. این مثل فیلمهای دهه 80 نبود که یک آدم مفلص با بزک کردن و پوشیدن لباسی شیک اما عاریه ای تبدیل به شاه یا ملکه شود. اما cavalier اینگونه بود و قراربود با بی ام و ها و آئودی ها رقابت کند. که نتوانست!.
شماره 6: DeLorean DMC-12
اقای john z delorea خالق f-12 نابغه ای در دنیای خودرو بود و در خلق پونتیاک gto نیز نقش داشت، به همین دلیل از اعتباری با لا در دنیای خودرو برخوردار بود. بنابراین به سرش زد و خودرویی اسپرت (که با تواضع پس از اسم خودش نامگذاری شد ) را در ایرلند شمالی خلق کرد، درست در کم ثبات ترین دوران آن، آنهم با کارگرانی که هرگز برای ساخت خودرو آموزش ندیده بودند. برجسته ترین قسمت ماشین درب های بازشونده Gullwing آن بود، که بسیار بد آببندی شده بودند، و از این بدتر گیر افتادن راننده داخل خودرو در صورت خرابی سیستم الکتریکی بود. با وخیم تر شدن وضعیت،John Delirean برای جبران زیان هایش مجبور به انجام کارهای غیر قانونی مانند پولشویی آنهم در خرید و فروش کوکایین شد. البته، DMC-12 در سال 1985، مجددا دو سال بعد از مرگ زودرسش در سال 1983 احیا شد، زمانی که در فیلم بازگشت به آینده به عنوان " ماشین زمان " حضور پیدا کرد.
شماره 5: Kaiser-Frazer Henry J
خودروی Henry J یک فاجعه بود و به ندرت صحبت زیادی از آن شده است،حتی با این وجود ، مردان جا افتاده ماشین باز با حسی از تنفر در موردش صحبت میکردند. مدل Henry J از آن دسته ماشین هایی بود که حتی پسر بچه های 10 ساله که در دهه 50 اجازه رانندگی پیدا کرده بودند به آن دقیقا به عنوان فاجعه اشاره میکردند. ماشینی که باعث طرد شدن شخصی از کلوپش میشد فقط به خاطر اینکه سوار Henry J شده بود. در زمان معرفی اش در سال 1950 فروش بسیار پایینی داشت. داشبورد فلزی رنگ آمیزی شده بدون محفظه نگه داری اشیاء، ودر یک تصادف مختصر باعث شگفتیتان خواهد شد.نه به خاطر سرعت بالایش حتی زمانی که شما سرحال و سرشار از انرژی بودید، با داشتن دو انتخاب از میان دو موتور کوچک که فقط 68 یا 80اسب بخار نیرو تولید میکردند. Henry J حتی آنقدر نمیتوانست سریع برود تا حداقل زشتی اش به چشم نیاید، و نهایتا فقط بعد از 3 سال کنار گذاشته شد.
شماره 4 : Mustang II
این ماشین یکی از بدنامان تمام دوران است! علاوه بر حضور در تمامی لیست های ماشین های افتضاح، افتخار شماره یک بودن در کتاب "ماشین های آشغال" را نیز با بدنامی یدک میکشد. ماستانگ قدرتی اصیل بدون هیچ بحثی ماشینی دوست داشتنی بود، در صورتی که فورد Pinto اینچنین نبود. چرا این دو را باهم ترکیب نکنیم و ببینیم چه به دست میاوریم؟ دلیل اینکه نباید انجام میشد این بود: ماستانگII با فورد Pinto در طراحی مخزن سوخت بدنامش( به دلیل انفجار هایی که رخ داده بود) شریک شد، و به لطف تحریم فروش نفت به آمریکا در سالهای 1970، ماستانگ II، موتوری دراز و کوچک و نتیجتا ضعیف داشت. شاید اسب کرومی روی جلو پنجراه اش می توانست ماستانگ را سریع تر راه ببرد اما بیجان بود.
شماره 3 : Trabant
اگر از عشق ماشینهای پیر بپرسید کدام ماشین بدترین است، و احتمالا با نگاهی معنی دار از شما خواهند پرسید "باید حتما در آمریکا فروخته شده باشد؟" اگر شما بگویید نه، چون میخواهید ببینید چه جواب مضحکی به شما خواهند داد، همگی خواهند گفت،"Trabant". انگار که کمونیسم غم بار و سیم های خاردار برای شکستن روحیه مردم آلمان شرقی کافی نبودند، آنها مجبور به تحمل کردن Trabant نیز بودند. بدنه Trabant ها از نوعی پلاستیک موسوم به DUROPLAST که از الیاف چوب و کتان بازیافتی تشکیل میشد ساخته میشدند،آنها در به کاربردن این ایده بهسازی کننده در چراغ های خطر کوتاهی کردند. Trabant توسط رایحه تولیدی موتور دو زمانه اش هوا را عطراگین میکرد! مانند اره برقی موتورش نیاز به مخلوطی از بنزین و روغن داشت. خریدن یک Trabant خیلی سخت نبود، کافی بود در لیست انتظار کارخانه اش که توسط دولت اداره میشد ثبت نام کنید و ده سال منتظر بمانید. برای خلاص شدن از دست این ماشین به اندازه فروریختن دیوار برلین باید صبر میکردید، آهسته و آرام از مرز عبور میکردید و بانهایت سرعت خود را از شر این کوچولوی وحشتناک رها کرده و به سمت آزادی میدویدید.
شماره 2 : Chevy Vega
جالب است که John Z Delorean در این خودروی افتضاح نیز نقش داشته است ، اما این بار واقعا خطای او نبود. او مشکلات را زمانی به ارث برد که شورولت Vega وجود داشت و Delorean در کمپانی شورولت به عنوان مدیر در سال 1969 منصوب شده بود. Vega توسط تیمی مشترک از طراحان جنرال موتورز طراحی شده بود. ورق بدنه آن بسیار نازک بود و پوشش ضد زنگ به کار رفته در آن ناکافی بود، طوری که گلگیر هایش بعد از گذشت یک یا دو زمستان در خیابان های نمک پاش شده ایالت های شمال شرق آمریکا نیاز به تعویض پیدا میکردند. Vega ها ماشین های جالبی بودند، چون بدنه شان حتی در هوای گرم ایالت آریزونا هم زنگ میزد. شوخی نمیکنیم، موتورش آنقدر داغ میکرد که واشر سر سیلند آن که قطعه ای حساس است تغییر شکل میداد. این موضوع را نیز فراموش نکنیم که در کارخانه ای که Vega در آن ساخته میشد به دلیل اختلافات کارگری در خط تولید به طور عمدی توسط کارگران خرابکاری انجام میشد. چرا، سلام ماشین های خوشساخت و اقتصادی ژاپنی . لطفا از این طرف تشریف بیاورید، پارکینگ آمریکایی ها.
شماره 1 : Yugo GV
تصمیم گرفتن در مورد این که ملاقات با کدام یک از ماشین های Malcolm Bricklin اصلا آسان نیست:SV 1 ساخته شده توسط Bricklin، که یک ماشین اسپرتی با درب های Gull-Wing ساخته شده در کانادا که به صورت معمول سرنشینانش در داخلش گیر میافتادند، یا Yugo GV. Bricklin یوگو را اختراع نکرده بود، اما در سال 1985 شروع به وارد کردن این ماشین فوق العاده ارزان از یکی از کشورهای اقماری کمونیستی یعنی یوگوسلاوی به آمریکا نمود که تلاشی واضح برای متقاعد کردن آمریکاییان برای ترجیح دادن پیاده روی به ماشین سواری بود. هیچ چیزی در این ماشین قوطی شکل نبود که باعث شود آمریکایی ها پشت فرمان آن بنشینند، از موتورش گرفته تا سیستم الکترونیکیش تا کیفیت ساختش. مگر آنکه اجازه بیابید پشت بدنه یکی از آنها قرار بگیرید تا بعد از مرگ اجتناب ناپذیرش آن را به کنار خیابان هل بدهید.