افزایش تیراژ تولید در تناسب مستقیم با افزایش آمار فروش است و این مهم خود در گرو روش و نحوه بازاریابی یا مارکتینگی است که شرکت مادر انجام می دهد.کاملا واضح است که هرچه ابعاد و آمار فروش یک شرکت بیشتر باشد باید از روش بازاریابی متفاوت تری بهره گیرد. تفاوت روش های بازار یابی شرکت های خودروساز ایرانی در مقایسه با خودروسازان مطرح اروپایی چیست؟
بازاریابی یکی از مهمترین فرایندهای فروش محصول است و هرگونه خلل در انجام این فرایند با تغییر در آمار فروش و حتی تغییر تصویر برند در بازار همراه خواهد بود. خودروسازان ایرانی چند سالی است که دم از حضور در بازارهای فروش کشورهای خارجی می زنند اما سهم آن ها از بازارهای خارجی نشان از عدم موفقیت آن ها در عرصه فروش بین الملل دارد.
گروه خودروسازی بزرگ فولکس واگن با داشتن زیر مجموعه هایی چون فولکس واگن، بنتلی، آئودی، بوگاتی، پورشه، سئات، اشکودا، MAN، اسکانیا و خودروهای تجاری فولکس واگن از بزرگ ترین خودروسازان جهان به شمار می رود. این برند با در اختیار داشتن چندین برند مختلف در سگمنت های متفاوت فروش، سهم بازار مختص به خود را به دست آورده است. اما این شرکت با اینچنین تنوع گسترده ای در سگمنت های مختلف از چه روش بازاریابی بهره می برد؟ تفاوت روش های بازاریابی خودروسازان بین المللی و خودروسازان ایرانی در چیست؟
علی شکوهی، کارشناس صنعت خودرو در رابطه ماهیت بازاریابی در صنعت خودرو ایران به خبرنگار خودروکار می گوید: «مبحث بازاریابی در صنعت خودرو ایران را باید از زاویه ای متفاوت با خودروسازان بین المللی نگاه کرد چرا که نوع و مناسبات بازار خودرو کشور ما بسیار متفاوت است. عدم وجود رقابت در میان خودروسازان داخلی در کنار بازار تقاضایی که همواره از بازار عرضه بزرگ تر است موجب می شود که همیشه و تحت هر شرایطی خودروهای تولیدی مشتری خود را داشته باشند.»
او ادامه می دهد: «به همین دلیل تبلیغات خودروسازان داخلی تنها محدود به معرفی محصول و شرایط فروش در راستای عرضه محصول است و هرگز خلاقیتی در کار تبلیغات دیده نمی شود چراکه بازار بدون رقابت نیازی به بازاریابی ندارد. این تفاوت اساسی میان بازاریابی میان بازار خودرو ایران و بازار خودرو بین المللی است.»
این کارشناس درباره نحوه بازاریابی شرکت های خودروساز بین المللی می گوید: «شرکت های خودروساز مادر در برنامه بازاریابی شرکت های زیرمجموعه دخالتی نمی کند. هر برند به تناسب محصول تولیدی، بازار فروش و سطح مشتریان که از طریق تحقیق بازار به دست می آید، استراتژی بازاریابی و پیام مربوط به هر محصول را تنظیم کرده و بر اساس آن رسانه مورد نظر برای انجام کار بازاریابی را تعیین می کنند.»
شکوهی با اشاره به ناپایداری های اقتصادی کشور می افزاید: «کشورهای خارجی با تکیه بر پایداری اقتصادی به صورت سالیانه برنامه های بازاریابی خود را بر اساس استراتژی های کاری خود چیده و به آن عمل می کنند اما در ایران به دلیل عدم ثبات بازار و اقتصاد، ریسک سرمایه گذاری و تغییرات ناگهانی قوانین در کنار بازی های سیاسی پشت پرده، شرکت ها هرگز نمی توانند در بخش بازاریابی برنامه ریزی بلند مدت کنند و از این رو بازاریابی آن ها به فعالیت های کوتاه مدت و غیر حرفه ای بدل می شود.»
این کارشناس خودرو در رابطه با نقش دانش بازاریابی و ناپایداری های اقتصادی در اجرای ناصحیح فعالیت های بازاریابی در صنعت خودرو ایران می گوید: «به جرات می توان گفت بیش از 90 درصد ضعف بازاریابی در صنعت خودرو کشور در گرو نبود دانش تخصصی این رشته است. اگرچه وجود ثبات در بازار به تدوین استراتژی صحیح در بازاریابی می انجامد اما به این معنا نیست که ثبات در ایران نیز می تواند به چیدمان استراتژی صحیح در مارکتینگ ختم شود چرا که دانش آن در کشور وجود ندارد.»
او ادامه می دهد: «زمانی بود که پایداری نسبی در بازار برقرار بود اما همچنان روش بازاریابی شرکت های خودرویی کشور بسیار اشتباه بود و حالا که شرایط اقتصادی نامناسب است تقصیر را گردن شرایط ناپایدار می اندازند. اما واقعیت آن جا است که متاسفانه تعداد متخصصان بازاریابی در صنعت خودرو کشور به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسد که همین مهم نشان دهنده کمبود دانش در این زمینه است.»
با توجه به نبود دانش مناسب در زمینه بازاریابی در صنعت خودرو شاید بتوان گفت دست یکی از بزرگ ترین عوامل شکست صنعت خودروسازی کشور رو شده است. شایسته است که مسئولان این صنعت در راستای تقویت زیرساخت های علمی صنعت خودرو گام بردارند تا حداقل در سال های آتی شاهد رشد و پیشرفت چشمگیر تر این صنعت در بازارهای جهانی باشیم چراکه بدون داشتن دانش و استراتژی صحیح بازاریابی صنعت خودرو ایران هرگز نمی تواند به بازارهای فروش بین المللی حقیقی وارد شود.