تعدادی از خودروسازان مطرح، به خصوص برخی از چینی های نام آشنا و معتبر که به منظور تولید و واردات به ایران پا گذاشتند، به دلیل نداشتن شریک تجاری مناسب و عدم حضور صحیح در زمینه فروش و مخصوصا خدمات پس از فروش، اعتبار خود را به گونه ای از دست دادند که برند آن ها در چشم مردم ویران شد. اما شکست همکاری دو شرکت در این ابعاد چطور ممکن می شود و تبعات آن برای صنعت خودرو کشور چیست؟
در تاریخ صنعت خودروسازی ایران تعداد قابل توجهی از برندهای خودرویی به بازار آمدند که به دلیل مشکلاتی که عمدتا از عدم انتخاب شریک تجاری صحیح نشات می گرفت، نه تنها نتوانستند در بازار جا باز کنند بلکه برند آن ها در اذهان عمومی ویران شد.
برندهایی چون سوبارو، لوتوس، آئودی، سئات، هوندا، MAN، و از میان چینی ها نام هایی چون GAC، جیلی و MG در زمره برندهای مطرح و برتر خودروساز در جهان بودند که در ایران به دلیل انتخاب شریک تجاری نامناسب به حاشیه بازار رانده شده و تنها تعداد اندکی از آنها توانستند با تکیه بر شرکای جدید و قدرتمند خود در ایران احیا شوند.
علی شکوهی، کارشناس صنعت خودرو در خصوص چرایی این موضوع به خبرنگار خودروکار می گوید: "انتخاب شریک تجاری در ایران از گذشته های دور برای شرکت های خارجی همواره یک موضوع چالش برانگیز بوده است. این مهم چند دلیل مهم دارد. اول آن که در ایران هیچ سازمان متخصصی ویژه معرفی شریک تجاری نظیر شرکت های Match Finding یا همتایابی برای شرکت های خارجی وجود ندارد. اگر چنین مفهومی وجود داشته باشد بیشتر جنبه دلالی دارد."
او ادامه می دهد: "از سوی دیگر انتخاب شریک تجاری مناسب به مقدار بسیار زیادی به میزان هوشمندی و دقت شرکت خارجی نیز بستگی دارد. اما گاهی پس از انتخاب هوشمندانه شریک تجاری، برخی عوامل سیاسی باعث می شود که نمایندگی برندی مورد نظر تحت فشار برخی ارگان ها به مجموعه یا ارگان خاصی داده شود. به همین دلیل انتخاب شریک تجاری مناسب به این شیوه از روال منطقی خود خارج و به سرنوشت شومی دچار می شود که نابودی اعتماد مشتریان را به همراه دارد."
شکوهی ضمن اشاره به تبعات منفی این اتفاق برای دو حوزه شرکت مادر و وارد کننده یا تولید کننده ایرانی گفت: " ضرر سومی نیز در این میان برای مشتری به عنوان خریدار محصول این برند ها وجود دارد که باعث می شود تاثیرات منفی نابودی یک برند در بازار، سه ضلع مختلف شرکت مادر، شرکت وارد کننده و مصرف کننده را کامل کند."
او ادامه می دهد: " با نابودی یک برند، مشتری به شدت متضرر از آن می شود که خریدار محصول شرکتی است که بازار دست دوم فروش آن ویران شده است و نه تامین قطعات درستی دارد و نه خدمات پس از فروش مناسب، چرا که نه شریک تجاری مناسب بوده است و نه به درستی در بازار ایران معرفی و حمایت شده است."
علی شکوهی می افزاید: "تبعات منفی این اتفاق برای شرکت وارد کننده یا تولید کننده داخلی به این شکل است که اگر در آینده دست بر محصول دیگری بگذارد بازار به آن اعتماد نکند و تصور بر آن باشد که شرکت مذکور همواره خودرویی را بدون پشتیبانی عرضه می کند. اما اثر منفی آن برای شرکت مادر به مراتب بدتر است چرا که مردم دیگر به آن برند نگاه مثبتی ندارند و اعتبار آن برند بعضا برای همیشه از میان می رود."
با وجود غیبت شرکت های تخصصی همتایابی در ایران حداقل در حوزه خودرو، شاید بهتر باشد وزارت صنعت، معدن و تجارت پیش از اعطای مجوز به شرکت های ایرانی برای همکاری با همتایان خارجی، دقت و توجه بیشتری بر صلاحیت و قدرت عملکرد شرکت های داخلی داشته باشند. چراکه تبعات اتفاقات های این چنین در ذهن شرکای خارجی مبثوت خواهد ماند و این مهم برای آینده صنعت خودرو کشور زیان بسیار در پی خواهد داشت.
آنچه مسلم است برندهای بزرگی از سرزمین اژدها در بازار ایران حضور پیدا کردند که به دلیل استراتژی ضعیف شرکای ایرانی خود در بازار ایران شکست خوردند و حالا در پی شرکای تجاری جدید هستند تا از همتاهای خود در بازار پرسود ایران عقب نمانند.