پرفروش ترین خودروی کمپانی پورشه از سال 2003 تاکنون، مدل شاسی بلند پورشه کاین بوده است. ولی اتومبیل مورد بحث یعنی پانامرا که اولین محصول سدان این کمپانی است، نشان دهنده گسترش هرچه بیشتر طیف محصولات این شرکت می باشد. تلاش پورشه برای پیشی گرفتن از فولکس واگن نتیجه عکس داده و فولکس واگن از پورشه پیشی گرفت. چیزی که باعث شد تا رئیس پورشه آقای وندلین وایدکینگ جای خود را به معاون اول خود یعنی آقای مایکل ماخت بدهد. با در نظر گرفتن موارد بالا شما ممکن است فکر کنید که پورشه کمی در مسائل خود دچار مشکل شده است. آیا مدل پانامرا قابلیت این را دارد که کمپانی پورشه را در رقابت شدید خود پیش اندازد؟ این همان چیزی است که ما در این جا به دنبال فهمیدن آن هستیم.
رقیبان همگی اروپایی هستند. سه مرسدس بنز برای این رقابت مناسب بودند: CLS 63 AMG ،S 63 AMG و E63 AMG استیشن. ولی مرسدس در نهایت مدل CLS 63 خود را به مصاف پورشه فرستاد. چیزی که رقابت را پیچیده تر می کند این است که مدل S550 بنز به وسیله BMW 750 Li شکست خورده است و طبیعاً در میدان رقابت حضور نخواهد داشت. بنابراین دو رقیب اصلی این پورشه، بی ام و سری 7 و مازراتی کواتروپورته هستند. از میان سه مدل مختلف کواتروپورته، مدل فول اسپرت GTS انتخاب شده. چون موتور 4.7 لیتری وی 8 آن نیرویی معادل 433 اسب بخار تولید می کند که 37 اسب بخار بالاتر از مدل پایه 4.2 لیتری می باشد. پورشه و بی ام و هر دو 400 اسب بخار نیرو تولید می کنند.
انتظار می رفت که پانامرا قیمت معقولی داشته باشد (حتی کم کردن 10000 دلار از قیمت می توانست این خودرو را به ارزان ترین خودروی مقایسه مبدل کند). اما طبق معمول مدل دیفرانسیل عقب S دارای امکاناتی به ارزش 40,000 دلار بود. با این حال مازراتی با قیمت 150,375 دلار گران ترین مدل در این گروه است. بی ام و با تمام امکانات ممکن قیمتی برابر با 104,000 داشته و قیمت پایه آن از 82,280 دلار شروع می شود.
تعجب کنید! مازراتی مقام سوم را به خود اختصاص داد ولی گول این سوم شدن را نباید خورد. این اتومبیل هنوز یک اتومبیل فوق العاده است. و همچنین از نظر زیبایی جذاب ترین خودروی گروه نیز می باشد. قلب تپنده 8 سیلندر این مازراتی که از فراری برگرفته شده غرشی را در اگزوز (صدای اگزوز) ایجاد می کند که شبیه به غرش هیولاست. در ابتدا صدای وحشیانه خودرو جالب است. ولی پس از نیم ساعت این صداها کم کم آزار دهنده و پس از آن خسته کننده می شوند. این صدا آنقدر بلند است که رانندگان اطراف نیز در سرعت بالا آن را می شنوند. خوشبختانه می توان این صدا را کاهش داد، با غیرفعال کردن حالت اسپرت و بسته شدن مجرای سیستم اگزوز این صدا نیز دیگر شنیده نشده و پیمودن مسیرهای طولانی قابل تحمل می شود!
لذت سواری فقط به صدا منتهی نمی شود. شتاب 0 تا 100 کیلومتر با 4.5 ثانیه ثبت گردید و مسافت 400 متر در 13.1 ثانیه پیموده شد. که از پانامرا و بی ام و سریع تر است. در رانندگی در جاده های پر پیچ و خم، کواتروپورته ناپایداری بیشتری نسبت به دو خودروی دیگر از خود نشان می دهد که احتمالاً دلیل اصلی آن نداشتن سیستم تعلیق قابل تنظیم است. مازراتی سیستم تعلیق ثابت در مدل GTS با ارتفاع پایین تر و کمک فنر های محکم تر را جایگزین سیستم تعلیق قابل تنظیم موجود در کواتروپورته استاندارد کرده است.
نتیجه این است که سواری خودرو بهتر می شود، مخصوصاً با در نظر گرفتن چرخ های 20 اینچی که از دو خودروی دیگر بزرگ تر هستند. این خودرو همچنین دارای اهرم تعویض دنده عالی با اندازه کاملاً مناسب است و حس فرمان بسیار طبیعی می باشد. بی ام و و پورشه هر دو دارای نسبت های مختلف فرمان پذیری بودند که مخصوصاً در بی ام و باعث ایجاد دشواری در مستقیم نگه داشتن فرمان می شد. فضای داخلی با وجود این که با چرم مرغوب پوشیده شده است، کمی قدیمی به نظر می رسد. ناگفته نماند که مازراتی دارای بالاترین جذابیت بصری می باشد و کم تر شبیه به شاهکار مهندسی بوده و بیشتر شبیه به یک قطعه هنری است.
بی ام و مقام دوم را کسب نمود. این خودرو با وجود اینکه از مازراتی کوتاه تر و پهنای آن نیز از پورشه کم تر است ولی بزرگ تر از همه به نظر می رسد. البته با ارتفاعی بالغ بر 158 سانتی متر، از نظر ارتفاع از دو خودروی دیگر بلندتر است. در کنار مازراتی و پورشه این خودرو کاملا غیر اسپرت و معمولی به چشم می آید. نسل گذشته سری هفت قربانی فلسفه طراحی کریس بنگل شد که بدنه و سپرها را به گونه ای طراحی کرد که بی ام و بیشتر شبیه به کاریکاتور شد. در نتیجه این نسل از سری 7 با محافظه کاری بیشتری نسبت به گذشته طراحی شده است. گرچه ظاهر می تواند گول زننده باشد ولی موتور 8 سیلندر خورجینی مجهز به توربو شارژر باعث می شود که با بالا رفتن سرعت، بی ام و به نظر چابک ترشده و اعتماد به نفس راننده بالا رود که برای یک خودروی 2030 کیلوگرمی پیشرفت بزرگی محسوب می شود.
امکاناتی نظیر میله های ضدواژگونی و فرمان پذیری با چرخ های عقب و تعلیق قابل تنظیم را نیز به امکانات این خودرو بیافزایید. فرمان قابل تنظیم این خودرو حسی مصنوعی را به راننده منتقل می کند که در سرعت های بالا می تواند خطرناک باشد. چون باعث می شود که خودرو زودتر واژگون شود. عادت کردن به رانندگی با این خودرو قدری زمان می برد. تایرهای Goodyear بی ام و در مقایسه با تایر Michelin پورشه و Pirelli مازراتی بیشتر به منظور رفاه و راحتی تولید شده اند. با وجود ضعف تایرهای بی ام و، این خودرو در تست مارپیچ توانست با سرعت 108 کیلومتر در ساعت حرکت نماید. البته این سرعت در مقایسه با دو خودروی دیگر پایین تر است. آزمون فاصله توقف با سرعت 112 کیلومتر در ساعت نیز با طی مسافت 4 متر و 59 سانتی متر ثبت شد که از رقیبان خود ضعیفتر بوده و 14 سانتی متر از مازراتی و 11 سانتی متر از پورشه بیش تر است. علاوه بر این ها بی ام و سنگین ترین خودروی گروه است و تاوان این وزن اضافه را در آزمون شتاب پس داد.
شتاب صفر تا 100 این خودرو معادل 5.2 ثانیه است که 0.7 ثانیه از مازراتی بیشتر می باشد. ولی در تست پمایش مسافت 400 متر، این میزان کم تر شده و با 13.6 ثانیه فقط 0.5 ثانیه از مازراتی فاصله می گیرد. به هنگام رانندگی در برابر مازراتی و پورشه در سربالایی ها، بی ام و به دلیل نداشتن پدال شیفتر (اهرم تعویض دنده در پشت فرمان)، دچار مشکل می گردد. وقتی با دنده سبک به پیچ نزدیک می شویم برای کم کردن دنده باید به سراغ دسته دنده واقع در کنسول میانی برویم که در این هنگام خودروی جلویی فاصله خود را با ما زیاد می کند. گرچه توجه زیادی برای لوکس تر شدن کابین نشده است ولی در بی ام و صندلی های عقب بزرگ تر و راحت تر بوده و همچنین تنها خودرویی است که سه فرد بزرگسال را به راحتی در خود جای می دهند. بیشتر مالکان این خودرو در شرایط سخت رانندگی نمی کنند و از رانندگی راحت آن لذت می برند. این خودرو واقعاً دارای روی دیگری از سکه است که آن یک جنبه کاملاً اسپرت می باشد که محصول جانبی خودرو ایست که به دقت مهندسی شده است.
گرچه بخشی از این امتیاز به میزان مصرف سوخت و قیمت اختصاص دارد ولی بخش بزرگی از ارزیابی به سواری خودرو بستگی دارد. ظاهر پانامرا بزرگ و سنگین به نظر می رسد. این هاچ بک فضای زیادی برای سرنشینان و وسایل آنها دارد ولی صندلی های عقب فقط دو نفر را می توانند در خود جای دهند. و در مقایسه با دو خودروی دیگر باریک ترین صندلی ها را دارد. بنابراین امتیاز چندانی برای رفاه و فضای سرنشینان عقب دریافت نمی کند.
وقتی از داخل خودرو به بیرون نگاه می کنید این خودرو پهن و کم ارتفاع به نظر می آید و بخش هدایت آن به جذاب ترین شکل ممکن طراحی شده است. اما هنگام پارک کردن دید خوبی از زوایای خودرو وجود ندارد و طراحی خاص آن باعث می شود که داخل خودرو تنگ به نظر برسد. ما انتظار داشتیم که پانامرا کمترین میزان مصرف سوخت را داشته باشد چون دارای مالیات مصرف نمی باشد. مالیات برای خودروهایی که مصرف ترکیبی کمتر از 12 لیتر دارند از 1000 تا 7700 دلار متفاوت است. میزان مصرف 14 لیتر در هر 100 کیلومتر ثبت شده. این میزان از مصرف بی ام و که معادل 20 لیتر در 100 کیلومتر است 36 درصد کم تر می باشد. بخشی از مصرف مناسب پورشه به دلیل امکان خاموش و روشن کردن موتور در هنگام توقف است. پانامراهای موجود در بازار آمریکا اکثراً از این مزیت برخوردار هستند ولی راننده باید هربار که خودرو را روشن می کند آن را فعال نماید. چون به طور خودکار در حالت غیر فعال قرار دارد و با خاموش بودن آن میزان مصرف سوخت پانامرا در شهر معادل 17 لیتر است. این سیستم نیز دارای مزیت ها و معایب خاص خود است.
وقتی خودرو متوقف می شود و موتور 4.8 لیتری 8 سیلندر خورجینی با توان 400 اسب بخار باز می ایستد روشن شدن مجدد آن عمل سنگینی است. گیربکس دستی-اتوماتیک 7 دنده پانامرا با کلاچ دوگانه باید الگوی تمامی سازندگان گیربکس قرار بگیرد. گیربکس در سه حالت: عادی، اسپرت و فوق اسپرت قابل تنظیم می باشد. وقتی تنظیمات را در حالت عادی قرار می دهیم تعویض دنده ها سریع و حتی گاهی غیر قابل پیشبینی انجام می شود. در حالت فوق اسپرت گیربکس پایین ترین دنده ممکن را انتخاب کرده و شما را برای استفاده از شیفترهای گیج کننده در دو طرف فرمان بی نیاز می کند. متاسفانه تنها چیزی که در مدل آزمایشی وجود ندارد مجموعه کرونو اسپرت است که سیستم کنترل کشش را نیز شامل می شود. که بدون آن پانامرا بیش از حد سریع است. این خودرو با شتاب صفر تا 96 کیلومتر4.6 ثانیه و پیمایش مسافت 400 متر در 13.2 ثانیه، کمی از مازراتی سریع تر می باشد.
در ابتدا این سدان چهار سرنشین فرمان پذیری خوبی از خود نشان نمی دهد ولی پس از مدتی به نظر می رسد که تایرها گسترش یافته و در جاده فرو رفته اند. در نهایت این که پانامرا قابلیت های زیادی دارد و از نظر ترمز پانامرا جایگاه دوم را بااختلافی بسیار اندک نسبت به خودروی اول کسب نمود. در کل پانامرا در جاده دو خودروی دیگر را پشت سر می گذارد. شتاب گیری خودرو پس از گذراندن پیچ از بی ام و سریع تر بوده و مشکلات فرمان پذیزی مازراتی را ندارد. پانامرا در این مقایسه برنده است چون بهترین ترکیب از یک خودروی اسپرت و لوکس را ارائه می کند. این خودرو به اندازه مازراتی سرکش و به اندازه بی ام و لوکس نیست ولی سواری آن دقیقاً به گونه ای است که از یک پورشه انتظار می رود. یعنی در یک کلام هیجان انگیز. این خودرو همچنین دارای فضای داخلی بسیار زیباست که از هر دو خودروی دیگر برتر است. ظاهر آن اصلاً جالب نیست ولی وقتی شما در صندلی راننده بنشینید، دیگر به این موضوع اهمیت نخواهید داد.