مقایسه خروجی صنعت خودروی ایران بهعنوان صنعتی چهل و هفت ساله، با برخی خودروسازان آسیایی كه بعضا جوانتر از خودروسازی کشورمان هستند، سالها است مورد بحث مردم و مسوولان است.
صنعت خودروی ایران در حالی پنجمین دهه از حیات خود را میگذراند كه در طول این زمان شرایط متفاوتی را پشت سر گذاشته است.
طی زمان یاد شده، بیشترین چشمداشت مشتریان از این صنعت تحویل خودروی مناسب پس از ماهها انتظار در صف خرید بوده است. این انتظار برای تحویل خودرویی با امكانات ابتدایی، با ظهور خودروسازانی از آسیا كه توانستند بازار خودروی دنیا را تحتتاثیر خود قرار بدهند تغییر یافت و مطالبات مشتریان به كیفیت و تنوع خودروهای تولیدی نیز معطوف شد.
بنابراین میتوان گفت در سالهایی كه صنعت خودرو ایران در حال پیدا كردن خود بود، خودروسازان نوظهور آسیایی با پیشرفتی چشمگیر برای محصولات خود در بازارهای جهانی سهمی پیدا كرده بودند و همین موضوع هم آغازگر مقایسهها میان صنعت خودرو ایران و این دست خودروسازان شد.
عمده مقایسههایی كه میان محصولات تولید شده در صنعت خودرو كشورمان با خودروهای تولید شده در كشورهایی مانند چین، كره جنوبی یا همسایه شمال غربی ایران انجام میشود، حول محورهایی مانند كیفیت، تنوع، پیشرفت سریع در تولید خودرو با تكیه به تكنولوژی روز دنیا، قیمت پایین و مسائلی مانند اینها خلاصه میشود.
به عقیده كارشناسان ریشه انجام چنین مقایسههایی از سوی مشتریان یا برخی مسوولان به كیفیت نامطلوب تولیدات خودروسازان، قدیمی بودن آنها، قیمت بالا و باز شدن دید مشتریان بازار خودرو كشور نسبت به تكنولوژیهای روز دنیا در تولید خودرو بازمیگردد.
صنعت خودرو در برخی از کشورهای آسیایی به سرعت در حال رشد است و خودروسازان در این كشورها با سرعتی زیاد در حال دستیابی به تكنولوژیهای جدید در تولید خودرو هستند، اما واقعیتی كه از نظر كارشناسان در رابطه با صنعت خودرو كشورمان وجود دارد این است كه آنها پس از گذشت سالها نتوانستهاند خود را با سرعت رشد تكنولوژی تولید در دنیا وفق دهند و به نوعی از تحولات نوین خودروسازی جا ماندهاند.
حال این سوال مطرح است که با توجه به رشد صنعت خودرو در آسیا، میتوان خودروسازی کشورمان را با صنایع خودروسازی در این قاره به صورت منطقی مورد مقایسه قرار داد؟
كارشناسان در پاسخ به این سوال عقیده دارند اصولا هر مقایسهای در رابطه با این موضوع، اگر قصد دقیق شدن در جزئیات را داشته باشد نادرست خواهد بود؛ زیرا شرایط هیچ کشوری شبیه به دیگری نیست. به عقیده كارشناسان برای انجام مقایسهای منطقیتر در رابطه با موضوعی مانند صنعت خودرو، میتوان بر كلیات تكیه كرد و با توجه به شرایط عمومی به مقایسه پرداخت؛ اما لازمه انجام چنین مقایسهای هم در نظر گرفتن شباهتها و تفاوتها است.
در شرایط دشوار كار كردهایم
مشاور انجمن خودروسازان، یكی از مخالفان مقایسه خودروسازی در ایران با خودروسازان نوظهوری است كه در كشورهایی مانند چین مشغول فعالیتاند. داوود میرخانی رشتی عقیده دارد برای انجام مقایسهای صحیح میان خودروسازی ایران و دیگر كشورها، نیاز است از زوایای مختلف به این موضوع نگاه شود تا مقایسه انجام شده همهجانبه و جامع باشد نه یك طرفه.
میرخانی به خبرنگار «دنیای اقتصاد» میگوید: اگر میخواهیم مقایسهای میان خودروسازی ایران و مثلا چین انجام دهیم بهتر است شرایط سیاسی و اقتصادی این دو كشور را هم بایكدیگر مقایسه كنیم.
مدیرعامل سابق ایرانخودرو شكوفایی چین در خودروسازی را مدیون حركت این كشور به سمت اقتصاد آزاد میداند و میگوید: چین با پیش گرفتن خطمشی اقتصاد آزاد توانست سرمایهگذاران خارجی را در تمام صنایع خصوصا صنعت قطعه و خودرو به خود جذب كند و پس از مدتی هم دانش فنی تولید خودرو را از آنها به دست آورد.
از نگاه میرخانی رشتی با وجود حركت بسیاری از كشورها به سمت اقتصاد آزاد و تجربههای خوبی كه در این رابطه وجود دارد، همچنان 80 درصد از اقتصاد كشور ما در دست دولت است.
در چنین اقتصادی، مدیران در صنعتی مانند خودرو به صورت مستقیم از سوی دولت انتخاب میشوند در نتیجه انجام مقایسه میان این مدل از خودروسازی و مدلی كه در دنیا جریان دارد از نگاه میرخانی اشتباه است.
تركیه، بهعنوان همسایه ایران و كشوری كه كمی دیرتر از ایران وارد چرخه خودروسازی شد، در حال حاضر به دلیل وجود شركایی از اروپا و آمریكا، از نظر كیفی در سطح بالاتری از كشورمان قرار دارد. هرچند تیراژ تولید در ایران تا پیش از بحران تولید بیشتر از تركیه بود، اما بر اساس آمار تولید خودرو در سال 2013 تركیه از نظر تیراژ تولید هم از ایران پیشی گرفت. طی سال 2013 تركیه با تولید یك میلیون و 125 هزار خودرو، چهار سكو بالاتر از ایران با تولید ششصد و 26 هزار دستگاهی قرار گرفت.
میرخانی در رابطه با تركیه نیز بهعنوان كشوری كه هر از گاهی كیفیت محصولات تولیدی آن با ایران مقایسه میشود میگوید: تركیه زمانی كه آغاز به كار كرد برای سرمایهگذاران خارجی فرش قرمز پهن كرد و قطعهسازان و خودروسازان بزرگ دنیا در این كشور سرمایهگذاری كردند، در نتیجه حالا صنعتگران ترك در زمینه تولید قطعه با قیمت و كیفیت مناسب بسیار جلوتر از قطعهسازان ایرانی هستند.
یك كارشناس مسائل اقتصادی نیز عقیده دارد پایههای صنعت خودرو در تركیه به دلیل همكاری با خودروسازان بزرگ دنیا نیرومندتر از ایران است.
سعید لیلاز در این رابطه میگوید: تركیه از نظر سیاسی نیز همیشه جزو بلوك غرب بوده و همین موضوع هم كمك بزرگی به تركیه برای گذار به عصر صنعتی بود پس نمیتوان شرایط ایران و تركیه را با یكدیگر مقایسه كرد؛ زیرا كشور ما همواره به مستقل بودن اهمیت داده است.
در ادامه گفتوگو با میرخانی رشتی، او شرایط كار در فضای كسبوكار كشور را در دورههای مختلف به شورهزار تشبیه میكند و میگوید: نمیتوان رشد و باردهی درختی كه نور كافی و خاك مناسب دارد را با درختی كه از این شرایط برخوردار نیست مقایسه كرد.
میرخانی عقیده دارد شرایط سیاسی و اقتصادی كشورهایی كه خودروسازان نوظهور از آنها سر بر آوردهاند با شرایط كشورمان اصلا قابلمقایسه نیست. او میگوید مدیران خودروساز در ایران نه بیتجربهاند و نه بیاستعداد، بلكه فضای كسبوكار مناسب ندارند. او این فضای كسبوكار را برای سرمایهگذاران خارجی نیز مناسب نمیداند.
دولت، سدی پیش روی صنعت خودرو ایران
بحث حمایت دولتها از خودروسازی و تاثیرگذاری بر رشد و بالندگی آنها موضوع مهمی در مقایسه صنعت خودرو ایران با دیگر خودروسازها است. همانطور كه كارشناسان پیش از این اشاره كردند، دولتها با فراهم آوردن فضای مناسب، رشد و شكوفایی را برای صنایع مختلف از جمله صنعت خودرو در كشورهایشان فراهم آوردند.
دولتهای مختلف در ایران نیز همواره حامی خودروسازان بودهاند، اما نكتهای كه در رابطه با این حمایتها بسیار مهم به نظر میرسد این است كه این حمایتها نه تنها باعث رشد صنعت خودرو نشدهاند؛ بلكه باعث درجا زدن این صنعت شدهاند.
برای مثال در حالی كه كشوری مانند تركیه از سال 2008 به بعد، هزینههای تحقیق و توسعه در صنعت خودروی كشورش را با معافیت 100 درصدی همراه كرد و كشور چین نیز مانع از دخالت دولت در مسائل فروش خودرو با توجه به ایجاد زیرساختهای مناسب و سیاستگذاریهای صحیح شد تا به این واسطه مانع دلالیگری شود، دولتی بودن صنعت خودرو در ایران و وجود تعرفههای بالا برای واردات، رقابتپذیری در صنعت خودرو را بیمعنا كرده است.
یك اقتصاددان در این رابطه عقیده دارد مهمترین مشكل صنعت خودروی ایران كه باعث جا ماندن آن از تكنولوژی روز دنیا در تولید خودرو شده است، رقابتی نبودن این صنعت است. موسی غنینژاد مقایسه صنعت خودرو با خودروسازان كشورهای دیگر را از این نظر كه مقایسه بر سر یك محصول خاص است، درست میداند، اما از نظر فضای موجود برای كار، چنین مقایسهای را نادرست ارزیابی میكند.
غنینژاد به «دنیای اقتصاد» میگوید: بازار بستهای كه همیشه از سوی دولت برای خودروسازان فراهم بوده، برای مدتها انگیزه تولید خودرو با كیفیت و رقابتی را از خودروسازان گرفت. او در ادامه عقیده دارد هنوز هم با وجود رشد واردات خودرو به كشور، خودروسازان نگرانی بابت رقابت ندارند؛ زیرا خودروهای وارداتی فعلی، از نظر قیمت و كلاس، در رده خودروهای داخلی نیستند. غنینژاد در نهایت عقیده دارد ما هیچگاه فضای باز اقتصادی را كه برای مثال در چین ایجاد شد برای تولیدكنندگان فراهم نكردیم تا خودروسازان برای رشد خود تلاش كنند.
لیلاز نیز در این زمینه میگوید: ما هم در اعمال سیاستهای كلان اقتصادی و ارتباط با سایر كشورها خوب عمل نكردهایم و هم در سیاستگذاری داخلی اشتباهات زیادی داشتهایم. این كارشناس مسائل اقتصادی عقیده دارد در چنین شرایطی نمیتوان با انجام مقایسههایی سطحی از خودروساز یا فعال اقتصادی كه عملا عوامل اجرایی هستند انتظار داشت مانند چیزی كه در دنیا مشاهده میكنیم عمل كنند و سیاستهای دولت را نادیده گرفت.