امروزه اگر شما نیاز به چیزی داشته باشید، بدست آوردنش بسیار راحت است. شما به راحتی سوار ماشینتان میشوید و به سمت هدف حرکت میکنید و در مدت کوتاهی به آن چه که میخواهید، دست مییابید. شما هیچ وقت به این فکر نمیکنید که چیزی که خریدهاید، چگونه ساخته شده است، مگر آنکه واقعا شیفته دانستن چگونه ساخته شدنش باشید. اما حتی اگر شما در کارخانه ای کار بکنید که چیزی را که خریده اید میسازد، شانس این را نخواهید داشت که کاملا بدانید چگونه ساخته میشود. دلیل آن این است که امروزه بسیاری از کارخانه ها از خط مونتاژ یا خط تولید استفاده میکنند. در این خطوط، کارگران فقط یک بخش از کل محصول را تولید یا مونتاژ میکنند. در بسیاری از موارد، آنها روزها حتی سالها بر روی همان قطعه کار میکنند. بنابراین، بااینکه شخصی برای سالهای متمادی در یک کارخانه کار میکند، که محصول خاصی را تولید میکند، ممکن است اطلاعات و درک کافی از کل روند ساخت از ابتدا تا انتها نداشته باشد.
همه ما خطوط تولید یا مونتاژ را در فیلم های مستند و یا سینمایی مانند "دوران مدرن" چارلی چاپلین دیدهایم. اما بدون شک یکی از جالب ترین و پیچیده ترین محصولات که در سیستم خطی تولید میشود، خودرو است. خطوط تولید خودرو، صنعت خودروسازی را متحول کرد؛ همچنان که زندگی آمریکایی را متحول کرد. آنها تولید خودرو را کارآمد تر کردند. به دلیل افزایش کارایی در تولید خودرو، هزینه تولید هر دستگاه خودرو نیز کاهش یافت و وقتی که هزینه تولید کاهش یافت، در نتیجه آن قیمت فروش خودرو نیز کاهش یافت؛ در نتیجه افراد بیشتری توانایی خرید و تملک یک خودرو را پیدا میکردند. همچنین به دلیل نیاز به تعداد بسیار زیاد کارگر برای خطوط تولید و کارخانه ها، میلیون ها آمریکایی از مزارع و روستاها به شهرها مهاجرت کردند، و اقتصاد بر پایه کشاورزی به اقتصاد بر پایه تولید صنعتی تبدیل شد.
در همین زمان دستمزدهای نسبتا بالا و مزایای خوبی که توسط تولیدکنندگان خودرو پرداخت میشد، به بسیاری از مردم کمک کرد که به سطح قشر متوسط مردم آمریکا ارتقا پیدا کنند، که باعث تغییر چهره آمریکا برای نسل های آینده شد. چون تمامی خطوط تولید جذاب هستند، ما در این مقاله قصد داریم خط تولید خودرو را مورد برسی قرار دهیم. شما اصول پایه در پشت یک خط تولید را خواهید آموخت و زنجیرهای از مشاغل که به هم وابسته هستند. ما همچنین چگونگی تغییر اقتصاد آمریکا را در اثر مهاجرت مردم از مزارع و کارکردن در کارخانه های خودرو سازی را بررسی خواهیم کرد و نهایتا، در مورد آخرین پیشرفت ها و نوآوری ها در تولید خودرو، شامل کارخانه هایی که بدون استفاده از روشهای معمول تولید انبوه دارند و تعداد محدودی کارخانه خودروسازی که همچنان به صورت دست ساز به تولید خودرو ادامه میدهند، مطالبی خواهیم آموخت.
خط تولید
به نظر میآید خطوط تولید در قرن 19 میلادی به وجود آمده باشند، اما در واقع از مدت زمانی قبل تر از آن وجود داشته اند. اصولا، خطوط تولید از بخش کارگری استفاده میکنند. در سیستم قسمت کارگری، به جای اینکه یک شخص همه کارها را از صفر تا صد انجام دهد، هر کسی بخش کوچکی از کار را به عهده میگیرد و قسمت های مختلف را به هم متصل میکنند تا اینکه کار انجام شود. البته، اغلب مردم کارها را در خانه یا مزرعه با هم تقسیم میکنند.
اما در بیشتر تاریخ بشریت، اگر قرار بوده است چیزی ساخته یا تولید شود، یک شخص از ابتدا تا انتها کار را انجام میداد. صنعتکاران ماهر در ساخت یک محصول خاص به استادی میرسیدند. آنها افراد دیگر را نیز همینگونه آموزش میدادند، تولید یک محصول از ابتدا تا انتها. وقتی ساخت محصول تمام میشد، سازنده آن را برای بدست آوردن مایحتاج خود، به فروش میگذاشت. تنها مشکل این روش، بسیار وقت گیر بودن آن بود. به علاوه سال ها آموزش نیاز بود تا یک شخص به مرحله استادی برسد. همچنین محصولاتی که این سازندگان تولید میکردند، بسیار گران تمام میشد. وقتی سازندگان شروع به خرد کردن کارها به اجزای کوچکتر کردند، سرعت تولید افزایش یافت. در ابتدا، مردم کارهایی که نیاز به مهارت زیادی نداشت را، در خانه خود انجام میدادند. به عنوان مثال، یک دوزنده کلاه زنانه یک نفر را برای برش الگو ها در خانه خودش در استخدام داشت، یک نفر دیگر گل های مصنوعی را مونتاژ میکرد، شخص دیگری روبان ها را گره میزد و دیگری پارچه ها را به هم میدوخت و در نهایت شخص دیگری کلاه تمام شده را مونتاژ میکرد.
هنوز شغل های فوق به کمی مهارت نیاز داشتند، و پروسه تولید همچنان کمی کند پیش میرفت. با روش های مکانیزه مردم خیلی زود متوجه شدند که کارها را میتوان بسیار سریعتر انجام داد. همچنین با مکانیزه شدن بیشتر، میتوان کارها را با سطح مهارت کمتری انجام داد. به عنوان مثال، به جای یافتن کارگری که بداند چگونه پارچه کلاه ها را مطابق الگو ببرد، حالا صاحب کارگاه کلاه دوزی به شخصی نیاز دارد که فقط بداند چگونه پارچه ها را داخل دستگاه برش قرار دهد. به جای اینکه بداند چگونه بدوزد، کارگران فقط باید بتوانند به راحتی بتوانند پارچه را از زیر دیسگاه دوخت رد کنند. پروسه ساخت سریعتر بود و چون به مهارت نیازی نبود، هزینه ها و در نتیجه قیمت نیز پایین میآمد. این تغییر روش در نحوه تولید بسیاری از محصولات به صورت انبوه رخ داد، از جمله صنعت خودرو.
خطوط تولید اولیه خودرو
اولین خودروها عمدتا توسط کالسکه سازان تولید میشدند. خودرو سازان اولیه، موتور را از یک تولید کننده میخریدند و آن را بر روی یک کالسکه تغییر یافته، نصب میکردند. برای بیشتر قسمت ها، این تولیدکنندگان، استادکاران ماهر را برای ساخت کالسکه ها مطابق سفارش مشتری استخدام میکردند. خریداران میتوانستند دقیقا انتخاب کنند که اتومبیل جدیدشان دقیقا چه شکلی باشد. اگرچه کالسکه سازان به زودی دریافتند، اگر طراحی و قطعات را استاندارد کنند، میتوانند خودروهای بیشتری را تولید کنند. به جای اینکه برای هر ماشین قطعه تولید کنند برای کل خودرو ها با استفاده از قالب و ماشین، قطعات یکسان تولید کنند. کارگران خواهند توانست به راحتی قطعات نهایی را مونتاژ کنند.
اگرچه، دلیل اینکه اکثریت مردم فکر میکنند هنری فورد مخترع خط تولید خودرو است، این است که فورد این ایده را گرفت و پرورش داد. در واقع فورد ایده خود را از یک خط دمونتاژ شده کشتارگاه گرفت. در حالی که خطوط تولید قدیمی خودرو شاید اولین بوده باشند، خط تولید فورد بر مبنای کارایی بیشتر برپا شده بود. خط تولید فورد برای هر کارگر یک وظیفه خاص مشخص میکرد. هر وظیفه یک ایستگاه تولید داشت. یک خودرو که به یک ایستگاه میرسید، یک کارگر کار خاصی را روی آن انجام میداد، این عمل بارها و بارها برای هر ماشین انجام میشد. چون هر کارگر فقط یک وظیفه داشت و در لحظه فقط روی یک ماشین کار میکرد، این به این معنی بود که صدها ماشین درآن واحد در کل کارخانه در حال تولید بودند.
در کارخانه اصلی فورد، مونتاژ فورد مدل T از ابتدا تا انتها 93 دقیقه طول میکشید. این به این معنی بود که هر سه دقیقه یک خودرو خط تولید کارخانه را ترک میکرد. با تخصیص و جز به جز کردن کارها و سپردن هر کار به یک کارگر و کارآمد کردن خط تولید، هزینه تولید نیز کاهش قابل ملاحظه ای یافت. این باعث کاهش شدید قیمت خودرو و در دسترس قرارگرفتن این رفاه ویژه در سطح گستردهای از جامعه آمریکا شد.
خطوط تولید مدرن خودرو
چیزی که در مورد خطوط تولید امروزی قابل توجه است، این است که نسبت به سیستم اولیه تولید فورد خیلی تغییر نکردهاند. خودروها همچنان در ایستگاه های منفرد پیش کارگران میروند و هر کارگر وضیفه خاص خود را بر روی آن انجام میدهد، وقتی که همه کارها انجام شدند، در آخر خط، شما خودرویی نو و آماده رانندگی را که از خط تولید در حال خروج است، خواهید دید. در خطوط تولید مدرن، بسیاری از قطعات که وارد خط مونتاژ میشوند، در داخل کارخانه تولید نمیشوند. در عوض شرکت های خودروسازی قطعات را از شرکت ها یا تامین کنندگان که بسیاری از آنها نیز خط مونتاژ دارند، تهیه میکنند. در بعضی موارد، خود شرکت های خودروسازی، کارخانه هایی برای تولید قطعات دارند. بنابراین به عنوان مثال قبل از اینکه یک شورولت مالیبو در یک کارخانه مونتاژ شود، موتور و گیربکس آن باید از کارخانهای که در آن مونتاژ شده اند، تحویل کارخانه اصلی شود.
یک فعالیت کلیدی در خط تولید خودرو، استاندارد سازی محصول است. همانطوری که هنری فورد در مورد مدل T گفته "شما هر رنگی که بخواهید میتوانید داشته باشید، به شرط اینکه سیاه باشد". فورد نکته مهمی را در مورد خط تولید متذکر شده است: چون هر مرحله لزوما به دیگران برای تولید یک خودروی کامل بستگی دارد، تغییر در یک مرحله به معنی تغییر در مراحل دیگر است و این یعنی کاستن از سرعت یک سیستم کارآمد. هنوز، در دنیای تجارت امروز، شرکت های خودروسازی مجبور به ارائه مدل های مختلفی هستند، که وقتی به یک خط تولید وابسته هستید، کاری بسیار سخت است. بنابراین شرکت های خودروسازی اقدام به انجام عملی به نام اشتراک گذاری پلت فرم کردند.
با این عمل، یک شرکت خودروسازی قادر به طراحی خودروهایی با قطعات مشترک میباشد. این عمل باعث صرفه جویی مالی برای کارخانه شده، تولید را آسان تر میکند و به مصرف کننده آنچه را که میخواهد میدهد. اشتراک گذاری پلت فرم به این معنی است که یک شورولت سیلورادو و یک شورولت تاهو شبیه هم بشوند و عملکرد مشابهی هم داشته باشند، برای اینکه از قطعات مشترک استفاده میکنند.
تغییرات اخیر در خط تولید خودرو ها
درحالی که اصول اولیه خطوط تولید خودرو تغییر نکرده اند، نوآوری های اخیر تغییرات اندکی در کارها ایجاد کردهاند. مکانیزه کردن ابزارها و قطعات یک بار باعث تحول در تولید شده بود، و حالا دو باره این اتفاق در حال رخ دادن است. ربات ها امروزه بخشی از وظایفی که قبلا توسط کارگران انجام میشد را به عهده گرفته اند. به دلیل اینکه کار خط تولید، امروزه شامل حرکات تکراری شده است، برای یک روبات ایمن تر و آسان تر است تا وظایف یک انسان را به عهده بگیرد. البته متاسفانه به قیمت شغل یک کارگر خودروسازی تمام میشود. خطوط تولید کثیف، تاریک و روغنی را امروزه فقط میتوان در فیلمهای کلاسیک دید.
امروزه خطوط تولید جدید خودرو ها به دلیل تمیزی، روشنایی و معماری بازشان مورد ستایش قرار میگیرند. خط مونتاژ بی ام و در لایپزیگ آلمان، یک نمونه عالی از این دست است؛ خط مونتاژ مانند یک جاده روشن از میان کارخانه کشیده شده است و همه میتوانند به قلب کارخانه یعنی خودرو نگاه کنند. خطوط تولید گاها به تمیزی محیط زیست نیز کمک میکنند. در کارخانه سوبارو در ایالت ایندیانا 99.8 درصد از آب مصرف شده در کارخانه، بازیافت میشود. در این کارخانه که مدل های مختلفی از سوبارو در آن تولید میشود، هدف به صفر رساندن میزان آلودگی وارده به محیط زیست است.
خودروسازان دیگر مانند هوندا و تویوتا دست به همین نوع اقدامات زده اند که باعث کاهش هزینه نیز، برای آنها شده است. این کمپانی ها از تامین کنندگان قطعاتشان خواسته اند که از بسته بندی ها دوباره استفاده کنند.
خطوط تولید متفاوت
یکی از مشکلاتی که خودروسازان به طور مداوم در خطوط تولید درگیر آن بوده اند، حفظ روحیه و شاد نگه داشتن کارگران است. بیزاری از کار یکی از مشکلات معمول در بین کارگران خطوط مونتاژ است که دلیل آن تکراری بودن فعالیت هایشان میباشد. روش تویوتا در تولید و مونتاژ برای این مشکلات پاسخی دارد. کارخانههای تویوتا در ژاپن طوری طراحی شده اند که مکان هایی شاد باشند، زمانی که خودرویی تحویل داده میشود، موزیکی شاد در فضای کارخانه پخش میشود. اگر یک کارگر مشکلی را در خط تولید تشخیص داد، تشویق میشود تا با توقف خط به رفع مشکل بپردازد، حتی اگر این توقف هزینه بالایی در بر داشته باشد.
بعضی از شرکت ها هیچگاه روش خط تولید را در کارخانه شان اجرا نکردند. محصولاتشان کاملا دست ساز باقی ماندند و البته گران، مانند استون مارتین و فراری. این کارخانه ها محصولاتشان را دقیقا مطابق خواسته مالک میسازند، حتی صندلی های خودرو را طبق بدن مشتری میسازند. بعضی از خودروها مانند شورولت کوروت از ترکیبی از هر دو روش استفاده میکنند، موتور آن دست ساز اما دیگر قسمت های آن در خط تولید ساخته و مونتاژ میشود.