انتشار آمار رسمی از کاهش ۱۹ میلیون لیتری مصرف بنزین در ۱۰ روز ابتدایی طرح سهمیهبندی خبر میدهد. به این ترتیب، میزان مصرف روزانهی بنزین در روزهای اخیر به ۷۹ میلیون رسیده که پیشتر چنین ارقامی در سال ۹۵ مشاهده شده بود.
هرچند واکنشهای ابتدایی به اصلاح قیمتها ممکن است با گذر زمان کمتر شود، اما بدون شک افت حدود ۲۰ درصدی فعلی را نمیتوان رفتاری مقطعی دانست و درنتیجه، سیاست اخیر اثر قابل ملاحظهای بر کنترل مصرف بیرویهی این کالای عمومی داشته است. درحالیکه پیشتر، برخی مدعی بودند بنزین کالایی بیکشش است و نسبت به تغییرات قیمت، واکنشی از سوی مصرفکنندگان نشان نمیدهد. اساس این تصور به مقایسههای غلطی مربوط میشود که با اقتصادهای جهانی صورت میگرفت و در آنها از این نکته که قیمت بنزین در عمدهی کشورها در سطوح واقعی خود قرار دارد، غفلت میشد. به عبارت دقیقتر، وقتی قیمتها در یک اقتصاد بهطور مصنوعی پایین نگه داشته میشود، انواع جدیدی از تقاضا شکل میگیرد. بنابراین در اقتصاد ایران علاوه بر مصرف واقعی و به نوعی ضروری بنزین که کمکشش است، دو نوع دیگر از مصرف به چشم میخورد. یکی مصارف رفاهی-تفریحی است که کاملا نسبت به تغییرات قیمتی حساسیت دارند و دومی مشاغلی که به دلیل ارزان بودن بنزین شکل میگیرد و بیکشش نیستند.
عقبنشینی مصرف بنزین
انتشار آمارهای ضد و نقیض از میزان مصرف روزانه بنزین پس از اجرای طرح سهمیهبندی، باعث شد شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران در اطلاعیهای بهطور رسمی میزان مصرف سوخت را از ۲۴ آبان (زمان شروع اجرای طرح مدیریت مصرف سوخت) تا پایان روز ۳ آذر اعلام کند. طبق این اطلاعیه در ۱۰ روز نخست اجرای طرح سهمیهبندی، متوسط مصرف روزانه بنزین ۱۹ میلیون لیتر معادل حدود ۲۰ درصد کاهش داشته است. براساس اطلاعیه شماره ۷ شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی متوسط مصرف بنزین کشور از زمان اجرای طرح مدیریت مصرف سوخت، ۲۴ آبان ۹۸ لغایت پایان روز ۳ آذر ۹۸، حدود ۷۹ میلیون لیتر در روز بوده است. درحالیکه متوسط مصرف بنزین از ابتدای سالجاری تا پایان روز ۲۳ آبان ۹۸ (یک روز قبل از اجرای این طرح) حدود ۹۸ میلیون لیتر در روز بود. به این وسیله شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران باتوجه به آمارهای غیررسمی که در برخی از جراید منتشر شده است، ضمن رد آمارهای مذکور، متوسط میزان مصرف بنزین کشور را در روز سوم آذرماه سالجاری، ۷۵ میلیون لیتر اعلام میکند.
شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی این اطلاعیه را در پی اعلام آماری از افزایش ۱۱ میلیون لیتری مصرف روزانه بنزین کشور بعد از اجرای طرح سهمیهبندی سوخت و الزام استفاده از کارت سوخت هوشمند خودرو از سوی رئیس پلیس راهنمایی و رانندگی (راهور) منتشر کرد. کمال هادیانفر متوسط مصرف روزانه کشور را ۹۴ میلیون لیتر در روز اعلام کرده بود که پس از اجرای طرح سهمیهبندی با افزایشی ۱۱ میلیون لیتری به ۱۰۵ میلیون لیتر در روز افزایش یافته است. بهنظر میرسد توقف روند انتشار رسمی آمار متوسط مصرف روزانه بنزین کشور که به شکل ماهانه از سوی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی انجام میشد، یکی از علتهای اصلی مطرح شدن اعداد و ارقام متناقض در رابطه با مصرف بنزین کشور است. از پایان تیرماه ۹۷ به اینسو، این سازمان روند اعلام ماهانه آمار مصرف روزانه بنزین کشور را متوقف کرده است. در روز ۳۱ تیرماه ۹۷ میزان مصرف روزانه بنزین به رکورد تاریخی ۱۲۱ میلیون و ۸۰۰ هزار لیتر رسید؛ رقمی که باعث توقف جریان انتشار آمار ماهانه مصرف بنزین کشور شد. از آن زمان به اینسو، میزان مصرف روزانه بنزین بر حدس و گمان استوار بوده است. حال باتوجه به اطلاعیه اخیر که به کاهش مصرف ۱۹ میلیون لیتری بنزین بعد از اجرای طرح سهمیهبندی و افزایش قیمتها اشاره دارد؛ اکنون سوالی مطرح میشود که باتوجه به قرار داشتن بنزین در دستهی کالاهای کمکشش، افزایش قیمت و اجرای سهمیهبندی چگونه باعث کاهش مصرف آن شده است؟
در بررسی دلایل واکنش کاهشی مصرف بنزین به افزایش قیمت آن، با درنظرگرفتن سه بخش مجزا در مصرف بنزین در ایران، این فرضیه مطرح میشود که مصرف بنزین در بخش «مصارف ضروری» نبوده که کاهش ۱۹ میلیون لیتری مصرف بنزین را بههمراه داشته، بلکه دو بخش «مصرف رفاهی» و «مصرف شغلی» بودهاند که تحت تأثیر اصلاح قیمتی و اجرای سهمیهبندی باعث کاهش مصرف بنزین شدهاند. به این ترتیب میتوان گفت دو بخش مصرفی اخیر، نسبت به تغییرات قیمتی کشش بیشتر از یک یا نزدیک به یک داشته و همین موضوع کاهش مصرف را در پی داشته است. در این میان سناریوی قابل بررسی دیگر به این نکته اشاره دارد که احتمالا کاهش مصرف ۱۹ میلیون لیتری در ۱۰ روز ابتدایی آغاز سهمیهبندی سوخت، واکنش اولیه صاحبان خودرو به این طرح بوده است. در صورت درست بودن این سناریو، باید در انتظار تهدیدهایی بود که قدرت خنثی کردن این واکنش اولیه را دارند.
استثنا در کشش قیمتی بنزین
براساس تعاریف اقتصادی حاملهای انرژی از جمله بنزین، در دسته کالاهای بدون کشش یا کمکشش قرار دارند. به این معنا که افزایش قیمت تأثیر اندکی بر میزان تقاضا و مصرف آن میگذارد. مگر آنکه افزایش قیمت در سطح و میزانی باشد که دیگر خرید یا مصرف آن مقرونبهصرفه نباشد. به این ترتیب بنزین از جمله کالاهای کمکشش است که تا سطحی از افزایش قیمت، با کاهش تقاضا روبهرو نمیشود یا آن گروهی که نسبت به افزایش قیمت واکنش امتناعی از خود نشان میدهند، بهسمت استفاده از روشهای جایگزین میروند. هماکنون یکی از روشهای جایگزین مصرف بنزین، استفادهی خودروها از سوخت سیانجی (CNG) است.
حرکت صاحبان خودرو به سمت این منبع جایگزین طی روزهای بعد از سهمیهبندی بنزین اتفاق افتاده اما آمارهای منتشرشده نشاندهندهی فاصلهی افزایش مصرف این سوخت با میزان اعلامشده برای کاهش مصرف بنزین است. مدیر طرح گاز طبیعی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی پیش از این اعلام کرده بود بعد از اجرای طرح سهمیهبندی بنزین، مصرف CNG در کشور رشد ۱۰ درصدی (معادل حدود ۲ میلیون لیتر بنزین) داشته؛ درحالیکه طبق اطلاعیهی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی، مصرف بنزین حدود ۲۰ درصد در روز کاهش داشته است. به این ترتیب بهنظر میرسد باید در بخشهای دیگر بهدنبال علت کاهش مصرف ۱۹ میلیون لیتری بنزین گشت.
درواقع باتوجه به اینکه در کوتاهمدت امکان دوگانهسوز کردن خودروها بهعنوان روشی جایگزین وجود ندارد، بنابراین احتمالا میزان مصرف در بخش «مصارف ضروری» نبوده که باعث ایجاد کاهش قابلتوجه مصرف اخیر شده است. ازآنجاکه تا پیش از آغاز سهمیهبندی، قیمت بنزین در ایران در سطحی بسیار ارزان قرار داشت، میتوان دو بخش دیگر برای مصرف بنزین در کشور در نظر گرفت. بخش مصرف رفاهی که در دل خود دو بخش مجزا دارد و بخش مصرف شغلی. بهنظر میرسد مصرف در هر دو این بخشها درنتیجهی بنزین ارزان و عقب ماندن قیمت آن از نرخ تورم عمومی کشور طی چهار سال گذشته، رشد چشمگیری داشته است. در بخش مصرف رفاهی، عدم توجه به روشهای جایگزین استفاده از خودرو مانند مترو یا اتوبوس و همچنین شکل گرفتن تفریحات متکی به خودرو در داخل و خارج شهرها دو عاملی بهشمار میروند، که بخشی از رشد مصرف بنزین را به خود اختصاص دادهاند. حال بهنظر میرسد در این بخش از مصرف بنزین که برخلاف بخش مصارف ضروری لوکس بهشمار میرود، واکنشهایی نسبت به افزایش قیمتها رخ داده که نشاندهندهی کشش بالای این بخش مصرفی از بنزین در برابر تغییرات قیمتی است.
در کنار افزایش مصرف رفاهی و لوکس از بنزین در ایران، بنزین ارزان نتیجهی دیگری نیز داشته که خود را به شکل افزایش تعداد خودروهای فعال در حوزه جابهجایی مسافر نشان داده است. درواقع بهعلت عقبماندن قیمت بنزین از نرخ کرایههای تاکسی که هر سال براساس تورم عمومی کشور افزایش پیدا میکنند، افزایش رانندههای مسافربر و تقاضای شغلی کاذب با تکیه به یارانه سوخت در شهرهای مختلف کشور بهویژه در تهران قابل مشاهده است.
موج اخیر در مهاجرت افراد از شهرهای مختلف کشور به تهران برای مشغول شدن در شغل مسافرکشی که منجر به پدیده ماشینخوابی در پایتخت شده بود، یکی از آثار بنزین ارزان در کشور بود. به این ترتیب بهنظر میرسد ممکن است بعد از آغاز اصلاح قیمتی و چنانچه توان انتقال هزینه به مسافران وجود نداشته باشد، شاهد کاهش این موج باشیم. کاهش اخیر بهمعنای کمتر شدن مصرف بنزین در بخش مسافرکشی خواهد بود که میتواند نسبت به مصارف ضروری کشش بیشتری نسبت به تغییرات قیمتی داشته باشد و بهمعنای کاهش نسبی تقاضا است.
دلیل دیگری که میتوان برای کاهش ۱۹ میلیون لیتری بنزین در ۱۰ روز ابتدایی اجرای طرح سهمیهبندی بنزین جستوجو کرد، واکنش اولیهی مردم به اجرای این طرح است. چنانچه علت اصلی کاهش چشمگیر مصرف همین واکنش اولیه باشد، باید در انتظار حذف تدریجی آن بود. احتمال اخیر به دو دلیل مطرح میشود؛ دلیل نخست به مستهلک شدن افزایش قیمتهای اخیر به دلیل تورم و کاهش سطح این هزینهها در سبد خانوار به مرور زمان باز میگردد؛ عاملی که میتواند کاهش مصرف اخیر و مزایای آن برای کشور را از بین ببرد. اما عامل دیگری که میتواند باعث از بین رفتن کاهش مصرف ۱۹ میلیون لیتری باشد، توسعهنیافتن روشهای جایگزین بهویژه در بخش حملونقل عمومی است. این اتفاق میتواند باعث بازگشت افراد به سمت خودروهای شخصی خود باشد حال آنکه مشاهدات در شهری مانند تهران نشان میدهد پس از آغاز سهمیهبندی، اتوبوسها و متروها شلوغتر از قبل شدهاند. به این ترتیب چنانچه این حجم از افراد متقاضی استفاده از حملونقل عمومی مدیریت نشوند و معضل شلوغی باعث پس زدن آنها شود، خطر بازگشت آنها به سمت خودروهای خود با وجود قیمت بالاتر بنزین وجود دارد. در چنین شرایطی به احتمال قوی بخشی از کاهش مصرف اخیر خنثی خواهد شد.