بروز چنین وضعیتی در صنعت خودرو که همواره از حمایت های دولتی برخوردار بوده شائبه به کارگیری مدیران ناکارآمد در این صنعت را بیش از پیش کرده و در چنین شرایطی این پرسش را مطرح می کند که نقاط مثبت و منفی عملکردی مدیران فعلی و پیشین صنعت خودرو چیست که چنین شرایطی را رقم زده است.
کارشناسان این حوزه در تشریح مشکلات این صنعت نظرات متفاوتی داشته اما در عین حال بر این نکته تاکید دارند که این صنعت در سال های گذشته از نداشتن مدیری مستقل و کاربلد رنج برده چرا که مدیران انتخابی همواره تنها نقش مجری سیاست های تحمیلی وزارت صنعت ایفا کرده و نقشه ای برای نمایش قدزت خود نداشته اند.
فربد زاوه، کارشناس صنعت خودرو معتقد است که اتفاق های رخ داده در صنعت خودررو هیچ ارتباطی با مدیران عامل این صنعت ندارد زیرا این مدیران تا به امروز آورده فکری قوی نداشته اند که منجر به رشد و توسعه شود.
وی با تاکید بر این که مدیران عامل صنعت خودرو همواره مجری سیاست های وزرای صنعت بوده اند، می افزاید: بررسی ها نشان می دهد در چند سال گذشته مدیران این صنعت، مدیران مستقلی نبوده و تنها دستیار وزیر در شرکت های خودروسازی بوده و نتیجه این روند این بوده که برای رعایت منویات وزیر، اتفاق هایی در شرکت های خودروسازی رخ داده که جمع کردن آن برای وزیر و مدیران بعدی بسیار پیچیده بوده و شرکت را دچار بحران کرده است.
این کارشناس صنعت خودرو با اشاره به مدیریت های پیشین صنعت خودرو در دولت گذشته اظهار می کند: از آن زمان تاکنون شاهد مسایل فعلی در صنعت خودرو هستیم به طوری که با هدف اجرایی کردن منویات سیاسی وزرا،تصمیماتی گرفته و اجرایی شد در حالی که وضعیت باید بر مبنای واقعیت ها و حقایق صنعت خودرو مدیریت می شد.
زاوه ادامه می دهد: مشکل این است که وقتی وزارت صنعت با هدف کنترل نرخ تورم تصمیم بر پیش فروش خودرو تاکید می کند، مدیران عامل نیز ناگزیر به انجام این تصمیم با هدف کنترل تورم این در حالیست که تورم موضوعی نیست که در حوزه توزیع قابل کنترل باشد بلکه لازم است نسبت به اصلاح سیاست پولی اقدام تا بتوان تورم را کنترل کرد.
وی اجرای بی چون و چرای تصمیمات وزارت صمت از سوی مدیران عامل خودروسازی ها را دلیلی بر بحران فعلی می داند و می گوید: تعهدات معوق خودروسازان در حال حاضر نتیجه تصمیماتی از این دست بوده و هم اکنون به شرایطی رسیده که مشتریان دیگر به راحتی راضی نمی شوند.
این کارشناس صنعت خودرو با تاکید بر این که نباید انتقادی به مدیران عامل خودروساز داشت چرا که این انتقاد به وزرای صنعت وارد است، می افزاید: رفتاری که در شرکت های خودروسازی با مدیرانی که توانایی بالایی ندارند، اعمال می شود نتایج فاجعه باری برای شرکت ها ایجاد کرده است که نمونه آن تولید ۲۰۰ هزار دستگاه خودرو غیرتجاری در کف پارکینگ خودروسازان است که با احتساب کف قیمت ۴۰ میلیون تومان، نقدینگی زیادی از خودروسازان را قفل کرده و نه تنها هیچ مزیتی برای آن ها ندارد بلکه نقدینگی قطعه سازان را نیز به نابودی می کشاند.
زاوه در پایان تاکید می کند که آن چه اکنون در صنعت خودرو رخ داده را نمی توان به مدیران این صنعت نسبت داد بلکه ان ها تنها مجریان سیاست های تعیین شده از شوی وزارت صنعت بوده اند و به واسطه ارتباط نزدیک خود با وزیر صنعت، به عنوان مدیران عامل انتخاب شده و مدیریت های ان ها به واسطه تصمیم های اشتباه منجر به زیان انباشته، خودروهای ناقص و معوقات عقب افتاده قطعه سازان شده است.