کافی است سری به لیستهای منتشرشده در نشریات و رسانههای خودرویی معتبر پیرامون زیباترین خودروهای جهان بزنید تا سهم اندک قرن بیستویکم شما را شگفتزده کند.
همین وضعیت در میان علاقهمندان نیز وجود دارد. ممکن است بسیاری جگوار E Type، لامبورگینی میورا و سیتروئن DS را به عنوان زیباترین خودروهای تاریخ نام ببرند، اما کمتر کسی به سراغ نوادگان مدرن همین خودروها میرود. برای مثال، در لیست منتشرشده توسط نشریه معتبر اتوکار، از میان 25 خودرو زیبای جهان تنها 3جایگاه آن هم در اواخر لیست به خودروهای قرن بیستویکم رسیده است. تمام این موارد این سوال را به ذهن ما تحمیل میکند که آیا زیبایی عنصری در حال زوال و مربوط به گذشتههای دور است؟
مفهوم زیبایی
قطعا در این مورد شکی نیست که تشخیص زیبایی امری سلیقهای و مرتبط با نگاه و نظر بیننده است. اما معیارهای نزدیکی در میان همه افراد وجود دارد که میتواند برای سنجش زیبایی به کار گرفته شود. برای مثال، کمتر کسی فیات مالتیپلا را خودرویی زیبا ارزیابی میکند، همانطور که کمتر اختلافی بر سر زیبایی شورولت کوروت استینگری و تویوتا 2000GT وجود دارد. علاوه بر این، خودروهای زیادی نیز وجود دارند که در عین ظاهر خوب، زیبا ارزیابی نمیشوند. برای مثال، لانچیا دلتا، داج چارجر 1968 و فولکس واگن Up با وجود ظاهر خوبشان، کمتر به عنوان خودروهایی زیبا شناخته شدهاند. علاوه بر تناسب ظاهری که زیبایی خودروهایی همانند تویوتا 2000GT را رقم زده، ظرافتی که در خودروهایی همانند پورشه 356 و بامو Z8 دیده میشود نیز در نهایت از آنها خودرویی زیبا میسازد.
زیبایی در گذشته و حال
با آنکه برخورد نوستالژیک ما با برخی خودروها سبب شده تا بیش از پیش روی زیبایی آنها تاکید کنیم، اما خودروهای زیبا امروزه نیز در میان ما دیده میشوند. برای مثال، پورشه 918، فراری 458 و مرسدس بنز AMG GT از نظر بسیاری خودروهایی زیبا هستند. برخی طراحان نیز با نیمنگاهی به خودروهای زیبای گذشته، محصولات زیبایی همانند فیات 500 و رنو آلپین A110 را خلق کردهاند. با این حال به نظر میرسد که به ازای هر خودرو زیبا و جذابی که امروزه در بازار حاضر است، یک خودرو زشت و نامتناسب نیز وجود دارد. برخی با وجود زیبایی 918، پورشه را به دلیل ظاهر نهچندان زیبای کاین ملامت میکنند. فراری 458/488 از نظر بسیاری تنها محصول ظریف و غیرخشن سالهای اخیر فراری است و بیشتر محصولات مرسدس بنز برخلاف AMG GT، ظاهر زیبایی ندارند. اما دلیل این عدم زیبایی در بیشتر تولیدات خودروسازان چیست؟
قواعد دست و پا گیر
بسیاری از متخصصان این مرگ تدریجی زیبایی را ناشی از قوانین و مقرراتی میدانند که بیش از پیش دست خودروسازان را در خلق آثار هنری چهارچرخه میبندد. برای مثال، توجه روزافزون به ایمنی عابرین پیاده سبب شده تا دماغههای تیز و کمارتفاع از جهان خودرو رخت بربندد. علاوه بر این قوانین، برخی موارد همانند مصرف سوخت و بهبود کارایی خودروها نیز وضعیت چندان جالبی ایجاد نمیکنند. نیاز به افزایش Downforce در کنار کاهش ضریب پسا سبب شده تا سوپراسپرتهایی همانند لافراری و لامبورگینی Veneno با محدودیت عمدهای مواجه شوند. آخرین مورد در این زمینه مکلارن سنا و مرسدس بنز Project One هستند که در آنها کارایی ملاک اصلی طراحی بوده است.
سلیقه بازار آشفته
تنوعطلبی روزافزون در بازار خودرو در سطح جهانی، خود دست و پای خودروسازان را بسته است. عمر مفید محصولات در جهان خودرو به سرعت رو به کاهش است و مخاطبان بیش از پیش به عرضه محصولات جدید با ظاهری متفاوت در بازههای زمانی کوتاه عادت کردهاند. قطعا اگر در طراحی هر یک از این محصولات جدید خودروسازان به دنبال ساخت یک خودرو بینقص باشند، هزینهها سرسامآور خواهد بود. بنابراین بسیاری از خودروسازان پس از رسیدن به یک طرح مناسب و زیبا، همان را در مقیاسی وسیع در محصولاتی متعدد به کار میبرند؛ موردی که برای مثال در تیم طراحی جگوار به هدایت ایان کالوم به شدت مشاهده میشود. علاوه بر این رواج مدرنیته و فرمهای تند و تیز و خشن در تمامی بخشهای جوامع جهانی، به بازار خودرو نیز سرایت کرده و همگان به دنبال یک شاسیبلند یا کراساوور با طراحی خشن و ظاهری خشمگین هستند.
همانطور که طراحی یک خودرو زیبا چندان ساده نیست، برهم زدن تناسبات برای ساخت یک خودرو نهچندان زیبا نیز چندان دشوار نیست. کافی است ابعاد و تناسبات اولیه و اساسی خودروها تغییر کنند تا فرمی زشت پدید بیایند. جلوپنجرههای بسیار بزرگ بامو X7، جزئیات متعدد بسیاری از محصولات مرسدس بنز و فرمهای عجیب و فضایی ورودیهای هوا و چراغهای محصولات تویوتا در این دسته قرار دارند. علاوه بر این، نیاز بازار برای خودروهایی خشن و با ظاهر فضایی سبب شده تا طراحان مجبور شوند این ایدههای نهچندان زیبا را در تیراژی بزرگ بازتولید کنند.
پایان سخن
امروزه جهان خودرو در قید و بندهای بازار و مصرفگرایی افسارگسیخته به دام افتاده و همین امر سبب شده تا زیبایی در مقیاس بسیار کمتری مورد توجه قرار گیرد. اما یک کورسوی امید برای رهایی از این وضعیت وجود دارد و آن هم رونق بازار خودروهای الکتریکی است. این تغییر اساسی ممکن است علاوه بر تغییر سلیقه و نیاز بازار، روند تکامل خودرو را نیز به سمت و سویی متفاوت سوق دهد. زبان طراحی مورد نظر تسلا در کمال سادگی، زیبا و دلنشین است و برخی خودروهایی که در آینده عرضه خواهند شد نیز با همین وضع تطبیق داده شدهاند. ورود هر چه بیشتر خودروهای خودران و برقی به بازار، ممکن است انقلابی نو در جهان خودرو ایجاد کند؛ انقلابی که ممکن است تعاریفی جدید از زیبایی را همانگونه که با ورود از دوران کالسکهها به خودروهای مدرن داشتیم، ارائه کند.
خودروهای برقی آینده همانند هوندا سری EV ا(Sports و Urban) میتوانند در عین سادگی، زیبایی را به جهان خودرو بازگردانند.
فیات مالتیپلا خودرویی بود که براساس کارایی هرچه بیشتر طراحی و عرضه شد. با این حال طراحی هوشمندانه آن هیچ کمکی به زیبایی آن نکرده و امروزه مالتیپلا ، یکی از زشتترین خودروهای تاریخ است.
جگوار پس از موفقیت E Type با بحرانی دست و پنجه نرم میکند که ناشی از مقایسه محصولات بعدی آن با این خودرو است. پس از مدل XJS، حتی با مدل XK8 نیز جگوار نتوانست پاسخ انتقادات را بدهد.
مکلارن سنا یکی از برترین محصولات تاریخ این خودروساز بریتانیایی است که ظاهری خشن و استثنایی دارد. با این حال کمتر کسی سنا را خودرویی زیبا میداند و بیشتر عناصر ظاهری آن در راستای عملکرد فنی بهتر هستند.