کاپوت با طراحی کشیده و طرح عضلانی که دارد جلوه بسیار زیبایی به این خودرو بخشیده است.
وقتی که طراحی سری 4 را از دید کناری مشاهده می کنید، متوجه شیب دار بودن دماغه خودرو می شوید که به مسائل آیرودینامیکی مربوط می شود.
خط شانه ای از چراغ عقب تا سپر جلو کشیده شده است و در میانه سپرهای جلو محو می شود و جلوه دو چندانی نسبت به نسل قبلی به این خودرو داده است.
اما نقطه ضعف طراحی ظاهری بی ام و در بخش عقبی آن است که شباهت های بسیاری با سری 5 دارد و احتمال این که متوجه تفاوت آن از دید عقب نسبت به سری5 نشوید بسیار بالا است.
طراحی کوپه مانند سقف مدل گرن کوپه و آرم گرن کوپه که بر روی شیشه سوم در دو طرف خودرو نسبت شده است این خودرو را از سری 3 سدان نسبتا جدا می کند.
گرچه طراحی ظاهری بی ام و ها به قدری نزدیک بهم است که در نگاه اول پیدا کردن تفاوتی بین سری 3، 4 و 5 دشوار است که این مورد حتی در بین رقبایی چون مرسدس بنز و آئودی هم رواج پیدا کرده و امروزه سبد محصولات این شرکت ها بسیار شبیه بهم شده است.
در مدل کابریو از رینگ های 18 اینچی پنج پره دوبل استفاده شده است که مجهز به لوگو M هستند و با لاستیک های پیرلی مزین شده اند و مدل گرن کوپه هم از رینگ های 18 اینچی با طرح لاکچری که به لاستیک های بریجستون مجهز شده استفاده می کند.
طراحی داخلی مشابه
پاشنه آشیل این دو برادر طراحی داخلی و میزان کیفیت آن با توجه به قیمتی که دارند است که در مورد دوم بی ام و سعی کرده است که کیفیت را تا جایی که امکان دارد و برای عقب نماندن نسبت به رقبا افزایش دهد اما طراحی یکسانی که بین هر دو سری 3 و 4 وجود دارد ممکن است خریدار را دلسرد کند.
زیرا طراحی داخلی در معرض دید بیشتری برای خریدار است تا طراحی بیرونی. کیفیت قطعات داخل اتاق، مسئله ای است که با عرضه نسل جدید سری 3 به عنوان یکی از نقطه ضعف ها بر شمرده می شد اما بی ام و سعی کرد تا این نقیصه را جبران کند و کیفیت سری 4 های که در حال تست و بررسی آن هستیم نسبت به زمان اوایل تولید بیشتر شده است.
نسخه کابریو به دلیل این که به پکیج M بی ام و مجهز است کابین اسپرت تری دارد. چرم قرمز رنگ در کنار فرمان سه پره با لوگو M نشان دهنده متفاوت بودن آن به نسبت مدل گرن گوپه ای است که با تیپ لاکچری و استفاده از قطعات طرح چوبی در داخل اتاق به همراه چرم قهوه ای روشن به کلی حس متفاوتی را ارائه می کند.
کیفیت تودوزی و مونتاژ قطعات بسیار عالی است و همه چیز بدون کوچک ترین ایرادی در جای خود قرار گرفته است.
پشت آمپر با طرح کلاسیک بی ام و که از دهه 70 میلادی با رنگ قرمز مزین شده است و طرح بسیار ساده ای دارد از طرفداران و منتقدان خود برخوردار است، البته رنگ این مجموعه در حالت رانندگی در مُد های کامفورت یا اکونومی به آبی و سپید تغییر می کند و رنگ قرمز تنها مربوط به رانندگی در حالت اسپرت است.
جوی استیک جعبه دنده در کنار ترمز دستی حس کلاسیک و مدرنیته را توامان عرضه می کند. طراحی دریچه های تهویه هم همچنان ساده طراحی شده اند و در بخش میانی داشبورد هم از قطعه آلومینیومی برس خورده استفاده شده است.
هر دو مدل از فول ترین گونه های حاضر در ایران هستند و مجهز به یک سیستم صوتی حرفه ای هارمن کاردون با 16 اسپیکر و توان 600 وات است.
سیستم پارک خودرو، رادار و دوربین دید عقب هم در این خودروها به عنوان آپشن حضور دارد. در بالاترین بخش کنسول هم یک صفحه نمایش 6.5 اینچی با کیفیت وجود دارد که تمام تنظیمات را به کمک موسی که در کنار جوی استیک جعبه دنده تعبیه شده، قابل تنظیم است.
100 میلیون تومان برای هر سیلندر
با توجه به قوانین حجم موتور که برای خودروهای وارداتی وضع شده است. در کشور ما تنها دو مدل 420i و 428i عرضه می شود.
نسل قبل از یک موتور 6 سیلندر تنفس طبیعی بهره می برد اما بی ام و در این نسل یک موتور 4 سیلندر مجهز به توربوشارژر قرار داده که حجم دقیق آن 1997 cc است.
این موتور که با کد فنی N20 خوانده می شود و توانسته جوایز متعددی را به دلیل مصرف سوخت کم در کنار شتاب و کشش خوبی که عرضه می کند برنده شود و از بهترین موتورهای است که بی ام و تا به امروزه تولید کرده است.
این موتور 241 اسب بخار قدرت در دور 5000 rpm تولید می کند و گشتاور تولیدی آن هم معادل 250 نیوتن متر است که از دور 1250 rpm در دسترس شما قرار می گیرد.
ردلاین این موتور تا 7000 rpm ادامه پیدا می کند و تمام سری 4 های تولید شده توسط بی ام و به یک جعبه دنده 8 سرعته اتوماتیک ساخت شرکت ZF آلمان هستند و در حالت رانندگی اسپرت هم می توان دنده ها را به کمک پدال های پشت فرمان سنگین یا سبک کرد.
قدرت موتور به چرخ های عقب انتقال پیدا می کند گرچه می توان با سفارش یک آپشن 2000 دلاری قدرت را به تمام چرخ ها فرستاد.
مدل گرن کوپه به دلیل وزن کمتری که دارد می تواند در شتاب گیری ها بهتر ظاهر شود به گونه ای که برای طی کردن مسیر 400 متری به 14.2 ثانیه زمان احتیاج دارد.
اما همین مسیر در مدل کابریو در حدود 14.5 ثانیه طی می شود. مدل کابریو در حدود 1814 کیلوگرم وزن دارد اما گرن کوپه وزنی معادل 1661 کیلوگرم دارد که خود نشان دهنده وزن بسیار بالای سقف تاشو مدل کابریو است.
همچنین ترمزها به 49 متر فضا برای توقف از سرعت 112 کیلومتر بر ساعت تا صفر نیازمند هستند. مصرف سوخت این دو برادر هم در حدود 8.7 لیتر در شهر است.
البته با توجه به بنزین بی کیفیت در ایران قطعا رقم مصرف سوخت بیش از این ها است به گونه ای که مالکان این گونه خودورهای مجهز به توربوشارژر که حساسیت بسیار زیادی به کیفیت و مدت زمان استفاده نسبت به بنزین و روغن موتور دارند. در مسافرت های خارج شهری با خود بنزین موردنیاز را در ظرف های مخصوص حمل می کنند بلکه در طی مسیر دچار مشکل نشوند.
تجربه رانندگی
هندلینگ فوق العاده، دقت فرمان، تقسیم وزن مناسب، شتاب گیری ایده ال و هماهنگی موتور و گیربکس همگی از مشخصه های بازر و مشهور خودروهای اسپرت ب ام و هستند، اما مهمترین پرسش برای خریداران چنین خودروهایی این است که در فضای شهر شلوغی مانند تهران، چقدر می توان چنین ویژگی های مثبتی را لمس کرد؟
پاسخ این است که اگر اهل رانندگی تند و تیز نباشید و یا مثل یک عشق ماشین واقعی به ویژگی های فنی و جزییات ریز خودرو اهمیت ندهید، تفاوت سواری ب ام و با سایر خودروهای موجود در خیابان چندان واضح نیست.
البته این یک واقعیت است که بسیاری مشتریان (به خصوص در بازار ایران) چنین خودروهایی را با توجه به پرستیژ و برند مورد تحسین قرار می دهند، اما خارج از این مباحث، لذت رانندگی با یک خودرو اسپرت فارغ از اتوبان های سرعت آزاد آلمان، تنها در جاده های پر پیچ و خم کوهستانی معنا می یابد که طبیعتا در مسیر شهر پر ترافیکی مانند تهران قرار ندارند.
جالب آنکه علیرغم مشابهت فنی دو خودرو، سواری 428 گرن کوپه به شکل ملموسی نرم از مدل کانورتیبیل احساس می شود و شتاب گیری خودرو نیز به صورتی است که می تواند سرنشینان را به وحشت بیاندازد.
در واقع با توجه به قانون محدودیت واردات خودروهای لوکس (با موتورهای بیش از 2.5 لیتری) می توان گفت که این نسل از ب ام و سری 3 و سری 4 با موتورهای 28i ، سریعترین خودروهای راه یافته به کشورمان در چند سال اخیر هستند و تنها نمونه هایی محسوب می شوند که شتاب صفر تا صدی در حدود 6 ثانیه را ارائه می دهند.
بنابراین بی دلیل نیست که مالکان این نسل از ب ام و ها به مسابقات خیابانی علاقه ای وافر دارند.
گیربکس 8 سرعته عملکردی کم نظیر دارد و به جز تکنولوژی فوق پیشرفته و پیچیدگی تعمیرات، هیچ نقطه ضعف دیگری را نمی توان به این ساخته شگفت انگیز مهندسی وارد دانست.
به طور کلی تنها نقاط ضعف را می توان خشکی تایرهای ران فلت (قابلیت رانندگی در حالت پنچری) و عدم سازگاری با بنزین ایران دانست.
فارغ از این دو مسئله، عملکرد 428 تحسین برانگیز است و برای خانواده های کم جمعیت ثروتمند می تواند بهترین انتخاب ممکن در بازار عجیب و غریب این روزهای کشورمان باشد.
سری 4 بی رقیب در بازار ایران
جایگاه مدل کانورتیبل شاید در آینده توسط برخی مدل های آئودی، مرسدس بنز و حتی لکسوس تهدید شود، اما نباید فراموش کرد که به سبب واردات زیاد این مدل ب ام و به کشور، تا مدت ها مشکل خاصی از نظر شرایط تعمیر و نگهداری پیش روی مالکین نخواهد بود.
نکته ای که می تواند بازار دست دوم بهتری را برای این مدل ها نسبت به رقبا نوید دهد.
بنابراین هر دو مدل فعلا هیچ رقیبی در بازار ایران ندارند و باید تا زمان عرضه محصولات هم وطن، چون آئودی و مرسدس بنز برای یک مقایسه رودرو صبر کرد و لکسوس را هم باید به لیست بالا اضافه کرد.
پرشیا خودرو به عنوان وارد کننده بی ام و در ایران حدود یک سال است که سری3 را در ایران عرضه نمی کرده است و تنها سری 4 را در دو مدل 420i و 428i به فروش می رساند.
مدل گرن کوپه با قیمت 398 میلیون تومان به فروش می رسد و قیمت مدل کابریو هم معادل 414 میلیون تومان است.
در این که محصولات آلمانی از قیمت بیشتری نسبت به باقی رقبا برخوردار هستند شکی نیست و بخش از پرداختی شما صرف این برند های خوش نام می شود. اما به نسبت رقم پرداختی مدل گرن کوپه ارزش خرید بیشتری نسبت به مدل کابریو دارد.
زیرا نه تنها فضای بیشتری را برای شما فراهم می کند بلکه از شتاب بیشتری هم بر خوردار است و از سطح قیمت پایین تری هم برخوردار است ولی مدل کابریو به دلیل این که سقف تاشو که دارد بخش اعظمی از صندوق در حین بسته بودن از بین می رود و صندلی های عقبی هم برای طی کردن مسافت های طولانی مناسب نیستند.
در هر صورت همچنان بی ام و سری 3 را بهترین انتخاب در این بخش از سبد محصولات بی ام و می بینیم و با دارا بودن قیمت کمتر و همان امکانات عرضه شده در سری 4 از ارزش خرید بیشتری نسبت به کلاس بالاتر خود بر خوردار است.