شاید این روزها همه به دنبال یک هاچ بک قوی و مطمئن باشند و خوشبختانه هاچ بک های خوبی هم به بازار عرضه شده اند که قیمت مناسبی هم دارند. در این مقاله به مقایسه رنو مگان GT-Line، خودرویی از قاره اروپا و رقیب سرسختش یعنی مزدا 3 SP25 از کشور ژاپن خواهیم پرداخت. رقیب فرانسوی از یک موتور 2 لیتری غیر توربو یا یک موتور چهار سیلندر 1.2 لیتری توربو بهره میبرد. یک گیربکس شش سرعته مجهز به کلاچ دوگانه اتوماتیک نیز در کنار این موتورها قرار میگیرد. موتور مگان GT-Line با دور موتور 5500 دور بر دقیقه، 130 اسب بخار نیرو و 205 نیوتن متر گشتاور تولید میکند. وقتی این اعداد و ارقام را با نیروی موتور توربوی 1.4 لیتری فولکس واگن گلف مقایسه کنیم که فقط 120 اسب بخار نیرو و 200 نیوتن متر گشتاور تولید میکند، میبینیم واقعاً عالی هستند. وقتی مگان GT-Line را با رنو مگان Authentique مقایسه کنیم، میبینیم از سیستم تعلیق محکم تری بهره میبرد و ارتفاع قسمت جلوی آن نیز 30 میلی متر کمتر است، در نتیجه مرکز ثقل آن 112 میلی متر پایین تر قرار میگیرد؛ از طرفی این سوال پیش میآید که آیا مگان GT-Line میتواند از نظر هندلینگ با برادر گران قیمت تر خودش یعنی مگان RS265 رقابت کند؟ شاید به جای پاسخ دادن به این پرسش بهتر باشد صحبت از مزدا 3 SP25 یا فورد فوکوس را پیش بکشیم که از قیمت و عملکردی تقریباً مشابه برخوردار است.
البته، مزدا بر خلاف فورد (که یک موتور 2 لیتری را به کار میگیرد)، از یک موتور چهار سیلندر غیر توربو 2.5 لیتری استفاده میکند تا نسبت به نسل قبل از قیمت کمتری برخوردار باشد. تجهیزات مگان GT-Line عبارتند از: رینگ های آلومینیومی 17 اینچی، نمایشگر R-Link، مسیریاب ماهواره ای، چراغ ها و برف پاک کن اتوماتیک، چراغ های LED مخصوص رانندگی در روز و چراغ مه شکن در عقب بهره میبرد. تجهیزات زیر نیز در آن به چشم میخورند: حسگرهای پارک در عقب، ترمز دستی الکترونیکی، دسترسی بدون کلید، کیلومترشمار آنالوگ Renault Sport که قابلیت تبدیل به صفحه دیجیتال را دارد، تکیه گاه دست در وسط صندلی ها به همراه فضای بار، پریز برق 12 ولت در عقب، تودوزی چرم با دوخت قرمز بر روی صندلی ها، غربیلک فرمان و دسته دنده. یک نوار قرمز از جنس فیبر کربن نیز، بر روی داشبورد کشیده شده است تا فضا زیاد تیره و خاکستری نباشد. از دیگر تجهیزات پیشرفته ای که به صورت استاندارد ارائه میشوند، میتوان به کنترل آب و هوای اتوماتیک دو نقطه ای، اتصال سیستم صوتی و تلفن همراه از طریق بلوتوث، حسگرهای پارک در جلو و عقب و آینه بغل های برقی تاشو و مجهز به گرمکن اشاره کرد.
مزدا 3 SP25 دارای پکیج Safety است که به صورت سفارشی قابل خریداری است و این تجهیزات را در اختیار مشتری قرار میدهد: سیستم هشدار نقاط کور، هشدار ترافیک عقب، ترمز اتوماتیک در سرعت های پایین و آینه الکتروکرومیک. تجهیزاتی که به صورت استاندارد ارائه میشوند عبارتند از: رینگ های آلومینیومی 18 اینچی، چراغ مه شکن، کنترل آب و هوای اتوماتیک دو نقطه ای، چراغ های اتوماتیک و برف پاک کن های حساس به باران. تجهیزات دیگری که به صورت استاندارد ارائه میشوند عبارتند از: روکش چرمی غربیلک فرمان و دسته دنده، پدل شیفتر، مسیریاب ماهواره ای، درگاه USB، اتصال بلوتوث، دوربین دید عقب، شش بلندگو برای سیستم صوتی و استارت دکمه ای. موسسه ANCAP استرالیا، در زمینه ایمنی به این مدل ها از مزدا و مگان، پنج ستاره داده است. هر دوی این خودروها دارای شش کیسه هوا هستند ولی همانطور که پیشتر اشاره شد، مزدا دارای پکیج Safety نیز میباشد که امکانات خوبی در اختیار مشتریان قرار میدهد. شاید تنها ایرادی که میتوان از این خودرو گرفت، سیستم فوق حساس هشدار نقاط کور است که وقتی خودرو در سایه قرار میگیرد، دچار خطا میشود. مزدا 3 هاچ بک از نظر وزن سنگین تر و از نظر ابعاد بزرگتر از مگان GT-Line است. طول مزدا 3 به 4.46 متر میرسد که 15.9 سانتی متر کوتاه تر از مگان است. وزن آن نیز به 1,339 کیلوگرم میرسد که 29 کیلوگرم از رقیب فرانسوی اش سنگین تر است.
به این ترتیب میتوان گفت به هر یک تن از وزن مزدا، 138 اسب بخار اختصاص مییابد (این مقدار در مورد مگان برابر با 104 اسب بخار است). با این که هر دو خودرو از تجهیزات نسبتاً مشابهی برخوردارند، ولی کابین داخلی مزدا از طراحی و چیدمان بهتری بهره میبرد. هر دو خودرو دارای دکمه ای در کنار دنده هستند که نمایشگر چند رسانه ای را کنترل میکند، ولی دکمه مزدا خوش دست تر و کار کردن با آن نیز راحت تر است. البته نمایشگر مگان لمسی نیز هست، ولی از دسترس راننده دور است و آن اندازه که از آن انتظار میرود کاربرپسند نیست. در مورد مگان هم باید گفت دکمه های کنترل سیستم تهویه مطبوع کمی دور از دسترس راننده هستند، جا لیوانی کوچک است، کروز کنترل یک دکمه عجیب و غریب نزدیک کنسول و یک دکمه دیگر نیز روی پایه فرمان دارد، پدال ترمز نیز بیش از حد سفت است.
|
|
با این حال، مگان با صندلی های اسپرت و راحت و تزیینات قرمز رنگی که در کابین داخلی دارد، از نظر زیبایی برگ برنده را در دست دارد. صندلی های مزدا صاف و تخت هستند و در مقایسه با صندلی های مگان کوتاه ترند. کیفیت مواد مصرف شده در کابین داخلی هر دو خودرو، خوب به نظر میرسند و سطوح صاف و نرم زیادی در آن به چشم میخورند و هیچ صدای جیر جیر هم از آن ها به گوش نمیرسد؛ از طرفی، قطعات پلاستیکی به کار رفته در کابین مزدا، زه بندی زیاد مناسبی ندارند و کمی لق به نظر میرسند، البته چیدمان عالی است. صندلی عقب مزدا جادارتر از صندلی عقب مگان است که شاید علت آن فاصله بیشتر محورها از همدیگر باشد. این امر باعث میشود سرنشینان بلند قد از فضای پای بیشتری برخوردار باشند. مزدا 3 حدود 308 و مگان حدود 372 لیتر فضای بار در اختیار قرار میدهد. هر دوی این خودروها دارای صندلی های عقب تاشو با نسبت 40/60 هستند که چنانچه خوابانده شوند، فضای بار افزایش پیدا میکند.
وقتی صحبت از حال و هوای کابین به میان میآید، برگ برنده در دست مزدا است. وقتی پشت فرمان مزدا بنشینید، قوی تر به نظر میرسد و موتور آن چنان نیرویی تولید میکند که دوست دارید دور موتور را بالا ببرید. گیربکس شش سرعته اتوماتیک هم کارش را خیلی خوب انجام میدهد و نیروی موتور را به خوبی به چرخ های جلو منتقل میکند. با این اوصاف، سر و صدای موتور و تایرها و باد کمی وارد کابین میشود.
موتور مگان نرم و آرام کار میکند ولی از نظر قدرت به پای موتور مزدا نمیرسد. گیربکس دو کلاچه هم خیلی خوب برنامه ریزی شده است ولی در سرعت های پایین و هنگام عبور از سربالایی ها، عملکردی که از آن انتظار میرود را در اختیار نمیگذارد. همانطور که انتظار میرود، موتور سبک تر و کوچکتر مگان، کم مصرف تر است. کمپانی رنو مدعی است مصرف سوخت آن در سیکل ترکیبی برابر با 5.6 لیتر در هر 100 کیلومتر است، در حالی که طبق اعلام رسمی کمپانی مزدا، مصرف سوخت مزدا 3 SP25 برابر با 6.5 لیتر در 100 کیلومتر میباشد. به هر حال، موتور ضعیف تر مگان باعث نمیشود از سواری لذت بخشی برخوردار نباشد، چسبندگی به جاده و فرمان پذیری آن نیز بی نظیر است.
فرمان نیمه برقی مگان سبک و فرز است و هنگام عبور از پیچ ها عملکردی عالی از خودش نشان میدهد. سیستم تعلیق متعادل و متوازن به مگان این توانایی را میدهد که پیچ ها را با متانت پشت سر بگذارد. این سیستم تعلیق بسیار قرص و محکم است ولی پیکربندی جمع و جور آن در قسمت عقب ممکن است گاهی اوقات هنگام عبور از پیچ باعث شود عقب خودرو از جاده خارج شود، و شاید همین موضوع باعث افزایش لذت رانندگی شود. اگر فکر میکنید مزدا سواری پویا و خوبی ندارد، باید گفت در اشتباهید. مزدا 3 SP25 نیز، وسیله قوی و کارآمدی است و سیستم تعلیق متعادل آن از سیستم تعلیق بسیاری از رقبا بهتر عمل میکند. نتیجه ای که در پایان این مقایسه میتوانیم بگیریم این است که مگان در چندین و چند مورد برتری خودش بر مزدا را نشان میدهد. فرمان آن تیز و فرزتر است، موتور کم حجم تر و کم مصرف تر است، صندلی های اسپرت خوبی دارد و یک افسون فرانسوی در آن جاری است که افراد زیادی را به سوی خودش جذب میکند، البته از این واقعیت نیز نباید گذشت که سواری آن کمی خشک است و چیدمان داخل کابین نیز دست برتر را ندارد.
با همه این حرف ها، برنده نهایی مزدا است. شاید کمی پر سر و صدا باشد ولی سواری بی نظیری دارد، جادارتر است و صندلی های راحتی دارد، از همه مهمتر این که موتور قوی و تجهیزات اتوماتیک آن به معنای این است که جای خالی یک هاچ بک عملکرد بالا با نقاط ضعف بسیار کم را کاملاً پر میکند.