وجود رقبایی همانند Juke، ویتارا، Grand ویتارا، نیسان قشقایی و فولکس واگن Tiguan که همگی بعد از سوزوکی SX4 به بازار عرضه شدند، دلیل فروش کم کمپانی سوزوکی نیست؛ بلکه مشکل اصلی در جای دیگری است. اما چگونه ممکن است که کمپانی سوزوکی که تولیدات خوبی قبل از رقیبانش داشته است، در این امر شکست بخورد؟ تنها جواب ساده آن چگونگی استفاده مناسب از سیاست های فروش بهتر است.
شاید بتوان گفت که تنها دلیل شکست سوزوکی در فروش، عدم استفاده از طرح های جوان پسند در تولیداتش است. به عنوان مثال، سوزوکی SX4 و ویتارا با وجود اینکه دارای عملکرد خوبی هستند، اما طراحی بدنه شان به اوایل دهه 20 شباهت دارد. بعد از آن کمپانی سوزوکی تصمیم به تولید SX4 برای کسب موقعیت خود بین مدل قبلی SX4 و Grand ویتارا گرفت. گفتنی است SX4 جدید جایگزین مدل قدیمی نیست. طراحی بدنه هوشمندانه این خودرو به گونه ای است که میتواند برای چند ثانیه چشم ها را به سوی خود خیره کند. از طرف دیگر سوزوکی S-Cross تنها تیپ تولیدی در خط تولید کمپانی محسوب میشود.
ما در تستمان از رنگ Bison Brown Pearl Metalic استفاده کردیم که در نور آفتاب درخشش بسیار زیبایی دارد اما به هنگام شب به رنگی خسته کننده تبدبل میشود. مدل مورد آزمایش ما، مدل Elegance Top بود؛ این خودرو دارای موتور چهار سیلندر 1.6 لیتری دیزلی مجهز به گیربکس پنج سرعته دستی بود که 120 اسب بخار نیرو و گشتاوری در حدود 156 نیوتن متر تولید میکرد. در لیست سفارشی خودرو، گیربکس متغیر پیوسته و موتور چهار سیلندر 1.6 لیتری مجهز به توربوشارژر با موتور دیزلی با همان اسب بخار نیرو اما گشتاوری در حدود 320 نیوتن متر به چشم میخورد؛ در خصوص گیربکس آن، تغییر دنده به دلیل داشتن عملکرد یکسان به درخواست خود ما تغییر کرد.
نکته دیگر در خصوص گیربکس، عرضه سوزوکی S-Cross مجهز به دنده ALLGRIP 4WD است که نیروی موتور را در شرایط خاص به چرخ های عقب منتقل میکند. جالب است که بدانید شما این تغییر را تا زمانی که با آن در جاده خاکی یا برفی رانندگی نکنید، احساس نمیکنید. راننده میتواند با استفاده از چهار کلید تعبیه شده در وسط کنسول، یکی از چهار وضعیت را برای رانندگی خود انتخاب کند: Auto، Sport، Snow و Lock. در مورد اول که به دلیل مصرف سوخت بهتر در شهر توصیه میشود، هیچگونه استفاده ای از پدال گاز صورت نمیگیرد چون به راحتی میتوانید افزایش اتوماتیک سرعت را در خودرو احساس کنید؛ همچنین این حالت به شما امکان تعویض دنده بیشتر با حفظ دور موتور کمتر جهت بهبود مصرف سوخت را میدهد؛ یعنی به راحتی میتوانید در سرعت 50 کیلومتر بر ساعت با دنده 5 برانید.
با چرخاندن دکمه وسط کنسول میتوانید خودرو را در حالت Sport که در صفحه نمایشگر چند رسانه ای به نمایش درمیآید، قرار دهید. البته این حالت نه به معنای وجود یک موتور مجهز به توربوشارژر و نه سیستم تعلیق هشدار دهنده است. بلکه صرفا به معنای تغییر عملکرد پدال گاز است. در این حالت میتوانید ضربات موتور را به داخل کابین به ویژه در دور موتور 2,000 تا 3,500 و با حفظ سرعت به راحتی احساس کنید.
شتاب صفر تا صد کیلومتر بر ساعت این حالت حدود 11 ثانیه تخمین زده شده است. حالت Snow و Lock نیز خود گویای حال هستند. گفتنی است که این خودرو برای به هیجان آوردن شما در سرعت بالا و عملکرد عالی آن در پیچ ها ساخته نشده است، بلکه در کل عملکرد بسیار خوبی دارد. رانندگی با این خودرو بسیار راحت است. در ابتدا میتوان گفت که این خودرو عملکرد مناسبی در جاده های شهری و خاکی از خود نشان میدهد؛ اما به دلیل ارتفاع کم آن از سطح زمین و عدم وجود کفی مستحکم نباید زیاد در اینگونه جاده ها مورد استفاده قرار گیرد.
این خودرو از نظر فضای بار بزرگ و کافی و نیز، تجهیزات سطح بالا برای همه اعضای خانواده و دوستان در سفر جزو بهترین ها در کلاس خود محسوب میشود که از جمله این تجهیزات میتوان به صندلی های تمام چرم، که صندلی های ردیف اول نیز، مجهز به گرمکن هستند، کنترل آب و هوای اتوماتیک دوگانه، شیشه های برقی و شیشه های دید عقب، غربیلک فرمان با روکش چرمی کاملا قابل تنظیم با دکمه های میان بر، سیستم Start/Stop، دسترسی بدون کلید اشاره کرد. همچنین این لیست با سانروف پانوراما که کاملا بالای سر سرنشینان عقب باز میشود، خاتمه مییابد.
|
|
نبود سیستم سرگرمی با نمایشگر لمسی و سیستم صوتی استاندارد، راننده را در زمان رانندگی تنها میگذارد؛ بنابراین نقشه راننده را برای اتصال تلفن هوشمند به این نمایشگر و گوش سپردن به موزیک در طول مسیر خنثی میکند. نمایشگر کوچک مونوکروم به دلیل نمایش یک یا دو خط از متن و ندیدن بخش اعظم منو، کمکی به وی نمیکند. اتصال سیستم صوتی تلفن از طریق بلوتوث توجه ما را به خود جلب کرد. بعد از اینکه دکمه تلفن را روی فرمان فشار میدهیم، نمایشگر به شما می گوید که خطایی روی داده است به این دلیل که هیچ اتصال تلفنی اتفاق نیفتاده است. در زمان نشان دادن خطا بلافاصله باید دکمه سمت راست را بچرخانید و منوی اتصال را وارد کنید. بعد از جفت کردن دستگاه ها با یکدیگر متوجه میشوید که امکان گوش دادن به موزیک مورد علاقه تان از طریق بلوتوث وجود ندارد.
خوشبختانه در زیر آرنجی مرکزی خودرو یک پورت USB وجود دارد، اما مشکل اینجاست که این درگاه با سیستم اندروید جدید تلفن های هوشمند همخوانی ندارد و به پورت قابل تطبیق نیاز دارد. به عنوان مثال تلفن سامسونگ Galaxy S4 از آن دسته تلفن هایی است که توسط این سیستم شناسایی نمیشود؛ این در حالی است که همین پورت با محصولات اپل ، تلفن های قدیمی و حافظه USB به راحتی کار میکند.
همچنین در این خودرو سیستم چندرسانه ای از طریق دکمه های تعبیه شده روی فرمان وجود ندارد؛ و دقیقا این چیزی است که در خودروهای امروزی تعبیه میشود. رانندگی کوتاه ما در شهر و بزرگراه و برخی مسیرهای شهری اتفاق افتاد که با روشن بودن دستگاه تهویه هوا مصرف سوخت این خودرو چیزی حدود 71 کیلومتر بر ساعت تخمین زده شد.
فرمان برقی این خودرو در سرعت های کم بسیار نرم عمل میکند؛ و نیز، رانندگی با این زیبای ژاپنی به حدی نرم و راحت است که هیچ تکانی را در خودرو احساس نمی کنید و حسی مانند بازی با کنسول خانگی به شما میدهد. در ابتدا حس میکنید که سیستم تعلیق بسیار خشکی دارد اما زمانی که از دست انداز عبور میکنید به خوبی از پس آن برمی آید و هیچ تکانی را به داخل کابین منتقل نمیکند. و به جرات میتوان گفت که بدون در نظر گرفتن کلاس این خودرو، کابین بسیار راحتی دارد و وجود سقف پانوراما به زیبایی آن افزوده است.
بدون در نظر گرفتن نواقص این خودرو، میتوان گفت که این خودرو توجه خریداران زیادی را به خود جلب کرده است. این خودرو از همه نظر مناسب است، اما تنها موضوع نگران کننده قیمت آن است. شما میتوانید این خودرو را بسته به وضعیت بازار، و تیپ فول امکانات آن از 23,000 تا 25,000 دلار خریداری کنید؛ که این قیمت برای یک خودروی ژاپنی ساخت مجارستان و دارای سقف پانوراما و سیستم چهار چرخ محرک که ممکن است هرگز به کار خریدار آن نیاید، قیمت بالایی محسوب میشود.
اگر می خواهید زمان زیادی را در مسیرهای هموار صرف کنید، به راحتی می توانید با 5,000 یورو خودروی Dacia Duster را خریداری کنید. این مدل یک تیپ کاملا تجهیز شده خواهد بود و سیستم سرگرمی بهتر و چهار چرخ را نیز، دارد. اگر شما از آن دسته افرادی هستید که بیشتر در حومه شهر رانندگی میکنید، مدل جدید رنو Capture با قیمتی مشابه داستر گزینه مناسبتری برای شما خواهد بود؛ گفتنی است که هر دو این خودروها هم از نظر ظاهر بیرونی و هم داخلی چشم نواز هستند. تنها آپشنی که در داستر و Capture وجود ندارد، سقف پانوراما است. پس اگر کشش خاصی به این نوع تجهیزات دارید، با قیمتی بیشتر تیپ پایه Dacia Sandero را خریداری کنید.