تیراژ خودرو کشور در حالی این روزها از دوران افت خود فاصله گرفته که بررسی نوسانات تولید خودرو در دنیا، نشان میدهد خودروسازی ایران همواره به دور از طوفان بحرانهای جهانی بوده و مسیری نسبتا جدای از خودروسازی دنیا را طی میکند.
اگر بازه زمانی بین سالهای 2000 تا 2013 میلادی را مبنای مقایسه قرار دهیم، آمارها نشان میدهند در بیشتر این سالها، «روند رشد تولید خودرو در ایران»، بیشباهت به «روند رشد تولید جهانی خودرو» بوده و این موضوع از «عملکرد جزیرهای خودروسازی ایران» حکایت میکند.
این عملکرد جزیرهای، اما دلایل خاص خود را دارد که در میان آنها میتوان به یک علت عمده اشاره کرد و آن، تفاوت بازارها و حجم فروش خودروسازی ایران و بزرگان خودروساز جهان است.
در واقع اصلیترین دلیل رفتار متفاوت صنعت خودرو ایران و خودروسازان بزرگ دنیا در مقوله رشد تیراژ، به تفاوت بازارهای فروش خودروسازان بزرگ دنیا و خودروسازی ایران مربوط میشود، چه آنکه بزرگان صنعت خودرو جهان، علاوهبر بازار داخلی خود، بازارهای خارجی را نیز پوشش میدهند، اما مشتریان خودروهای داخلی، بیشتر ایرانیها هستند.
در قالب مثال، شرکتهایی مثل تویوتای ژاپن و فولکس واگن آلمان، در بسیاری از کشورهای دنیا مشتری دارند و طبعا بازار فروش شان نیز متاثر از اوضاع اقتصادی مردم در خارج از خاک ژاپن و آلمان است؛ بنابراین وقتی اوضاع اقتصادی مردم در بازارهای صادراتی دو خودروساز موردنظر، نوسان کند، طبعا فروش تویوتا و فولکس واگن نیز متناسب با روند نوسانات، تغییر خواهد کرد. به فرض، یکی از بزرگترین بازارهای تویوتا، ایالاتمتحده آمریکا است و وقتی اوضاع اقتصادی مردم در این کشور با نوسان روبهرو شود، این نوسان در روند فروش تویوتا اثر خواهد گذاشت؛ بهنحویکه میتواند این روند را صعودي كند یا در ورطه سقوط بیندازد.
این موضوع را میتوان به سایر خودروسازان دنیا نیز که بازار فروشش شان به خارج از مرزهای داخلی گسترش پیدا کرده، تعمیم داد و این بدان معناست که افت و خیز فروش خودروسازان جهانی (آنهایی که دارای بازارهای صادراتی گستردهای هستند)، تابعی از اوضاع اقتصادی مردم آن بازارها است.
صنعت خودرو ایران اما با وجود عمر حدودا 50ساله، همواره بر بازار داخل و مشتریان آن تمرکز داشته و اگرچه صادراتی محدود را نیز در برخی دورانها تجربه کرده، اما معمولا موفق به حفظ همین اندک بازارهای خارجی خود نيز نشده است. آمار نشان میدهد صنعت خودرو ایران حتی در دورانی که به اوج تیراژش رسیده بود (سال 2011 با تولید بيش یک میلیون و 600 هزار دستگاه خودرو)، نتوانست خود را بهعنوان صادرکنندهای قوی و با دوام معرفی کند و این موضوع مستقیما با «رقابتنپذیری خودروسازان» در ارتباط بوده و هست.
این درست که شرکتهای معتبر خودروسازی جهان، تیراژ یکسانی با یکدیگر ندارند، اما بدون تردید آنچه سبب افت و خیز تولیدشان میشود، روند فروش در بازارهای داخلی و خارجی آنهاست که اگر رشد کند، تولید نیز متناسب با آن و البته در حد توان خودروسازها، افزایش خواهد یافت و اگر افت کند، فروش نیز رو به نزول خواهد رفت.
هرچند برندهای معتبر صنعت خودرو دنیا، هم بازار داخل را پوشش میدهند و هم بازارهای خارجی خود را، اما بدون تردید اگر به هر دلیلی صادرات آنها قطع شده یا افت شدیدی را متحمل شود، فروش و در نتیجه تولیدشان نیز تحت تاثیر قرار گرفته و نزول خواهد کرد. شاهد مثال این ماجرا آنکه در سالهای بروز بحران اقتصادی جهان، بازارهای خارجی مانند چین، منجی خودروسازان بزرگ اروپایی و آمریکایی شدند و به نوعی از کاهش شدید فروش آنها جلوگیری كردند. به اعتقاد کارشناسان، اگر در سالهای بحران، بازارهای نوظهوری مانند چین میزبان خودروسازان بزرگ دنیا نمیشدند، میانگین رشد جهانی خودرو افتی بسیار شدید را به خود میدید و تولید خودروسازان بسیار بیش از آنچه که کاهش یافت، نزول میکرد.
با این حساب میتوان مدعی شد که داشتن بازارهای صادراتی، میتواند تضمینی قوی بابت رشد و حتی توسعه خودروسازان شود و این مهم البته مختص خودروسازانی است که تن به رقابت داده و برای برآوردن نیاز مشتریان در بازارهای مختلف دنیا، برنامه ریزیهای لازم را انجام میدهند.
اگر نگاهی به بازارهای بزرگ خودرو در دنیا بیندازیم، متوجه خواهیم شد که بزرگان خودروسازی از هر حربه و روشی برای رقابت با رقبا و حفظ و توسعه جایگاه خود در این بازارها استفاده میکنند و در این بین، همواره «کیفیت» و «قیمت» دو مولفه بسیار تاثیرگذار در این ماجرا بودهاند. در واقع نقطه قوت خودروسازان دنیا برای حفظ و توسعه بازارهای صادراتی و به تبع آن، پایداری تولید یا جلوگیری از افت شدید تیراژ، «کاهش قیمت» و «افزایش کیفیت» بوده و این در شرایطی است که بزرگترین نقاط ضعف خودروسازی ایران دقیقا به همین دو مقوله مربوط میشود.
ضعف خودروسازان ایران در دو مولفه قیمت و کیفیت به حدی است که که بسیاری از مشتریان داخلی از تولیدات این صنعت راضی نیستند، چه رسد به مشتریان خارجی که از امثال بنز و تویوتا و بیام و هم ایراد میگیرند.
با این شرایط و وقتی خودروسازان ایرانی نقش خاصی در بازارهای جهانی خودرو ایفا نمیکنند، طبیعی است که تغییر اوضاع اقتصادی مردم دنیا نیز اثری بر روند تولید و فروش آنها ندارد.
موید این گفته، آمار مربوط به تولید خودرو در ایران و جهان است، چه آنکه وقتی خودروسازان بزرگ دنیا بر اثر بحران اقتصادی جهان بهخصوص طی سالهای 2008 و 2009، با افت تولید روبهرو شدند، صنعت خودرو ایران به نزدیکیهای قله اوج خود رسیده بود.
آمار نشان میدهد در سال 2008، میانگین رشد جهانی تولید خودرو 7/3 درصد افت داشته است، حال آنکه در همان سال، خودروسازان ایرانی توانستند 4/5 درصد به تیراژ محصولات خود بیفزایند. همچنین در سال 2009 نیز که صنعت خودرو ایران رشد 4/9 درصدی را تجربه کرده، میانگین رشد جهانی تولید خودرو 4/12 درصد افت را به خود دیده است.
البته با جستوجو در آمارها میتوان دو سه سال را نیز پیدا کرد که در آنها افت و خیز تولید در خودروسازی ایران و جهان به هم شباهت داشته است، اما در غالب سالها با تفاوتی فاحش میان این دو روبهرو هستیم. بر این اساس، مثلا در سال 2011 میلادی، رشد تولید صنعت خودرو ایران و میانگین رشد جهانی، به طور مشترک 1/3 درصد بوده است، حال آنکه در سال 2012، با تفاوتی فاحش مواجه میشویم. در این سال، میانگین رشد جهانی خودرو 3/5 درصد بوده و این در شرایطی است خودروسازان ایرانی افتی 40درصدی را تجربه کردهاند. یا مثلا در سال 2000 میلادی، صنعت خودرو ایران رشد خیرهکننده و برابر با 8/132درصدی را در تولید به خود دیده، اما میانگین رشد جهانی تولید خودرو در این سال فقط 8/3درصد بوده است. طی سال 2001 میلادی نیز که تولید خودرو در ایران 3/16 درصد رشد کرده، میانگین رشد جهانی رو به نزول رفته و 5/3درصد افت را به خود دیده است.